موضوعات
پیوندها
جدیدترین
ظهور12

ظهور12

ظهور12


نگاهی به گمانه‌زنی‌ها پیرامون تغییر فرماندار قاینات آیا درپاییز سیاسی تغییر فرماندار قاینات کلید خواهد خورد؟

di-86HW نگاهی به گمانه‌زنی‌ها پیرامون تغییر فرماندار قاینات  آیا درپاییز سیاسی تغییر فرماندار قاینات کلید خواهد خورد؟

پس از انتخابات مجلس دهم، یکی از مباحثی که همواره در قاینات مطرح شده است، بحث تغییر مدیران ازجمله فرماندار بوده است. این‌که برخی از مدیران اجرایی شهرستان از عالی‌ترین سطح تا سطوح میانی مطلوب نظر و همراه با نماینده نیستند، امری است که همگان از آن آگاه می‌باشند. نماینده قاینات و زیرکوه نیز بارها دراظهارنظرها و نیز در برخی یادداشت‌ها و مطالب در سایت و کانال تلگرامی خویش به این امر اشاره کرده است و از آن‌چه سیاست زدگی، عدم جدیت، تلاش و پیگیری برخی مدیران و قرارداشتن در فضای انتخاباتی، عدم هماهنگی با نماینده، عدم کارآمدی و… برخی مدیران انتقاد نموده است. ازجمله در طی چند روز گذشته در یادداشتی در سایت خویش با عنوان «مدیران خواب‌زده یا در خواب» از عملکرد ضعیف برخی مدیران انتقاد کرده است و تلویحاً از تلاش برای کنارگذاشتن برخی مدیران به زعم خویش ضعیف و ناکارآمد خبر داده است، در این یادداشت می‌خوانیم:

«اگرچه خواب‌آلودگی و یا خود را به خواب‌زدن از ویژگی‌های این دوره مدیریتی کشور است و بعضی به بهانه نگه‌داشتن فضای آرامش، فضای خواب‌آلودگی ایجاد می‌کنند، اما هنوز مردم هوشیاری کامل دارند و از خواب مدیران خواب‌شان نمی‌گیرد. برخی مدیران ارشد کشوری با خواب‌کردن و مثلاً با ایجاد فضای آرام دست در جیب عوام‌الناس کرده و به دور از هر هیاهویی آرام و بی‌سروصدا قیمت‌ها را بالا می‌برند، قبوض برق و آب و تلفن را افزایش می‌دهند، مالیات‌ها را از محرومان اخذ می‌کنند، یارانه مردم را حذف می‌کنند، کارت سوخت را حذف می‌کنند و… اما در همین فضای خواب آلوده، مسئولیتی را می‌بینم که به جد در تلاش و تکاپو برای رفع مشکلات و گرفتن امکانات برای استان یا شهرستان خودشان هستند. نمایندگانی را می‌بینم که با همراهی مدیران استانی یا شهرستانی در تکاپوی رفع مشکلات مردم هستند و چه خوب نتیجه می‌دهد این شکل مشارکت. اما خواب بر تعداد زیادی از مدیران قاین غلبه کرده است و هنوز فضای جدیدی را نمی‌پسندند هنوز در اوهام خود گرفتارند ودر پشت درهای بسته اتاق‌شان یا درگیری با همکاران‌شان دارند یا به غیبت‌کردن از این و آن گرفتار.اینان نه ارتباطی با مدیران استانی خود دارند نه ارتباطی با نماینده مردم برای رفع مشکلات اداری‌شان. وقتی می‌بینم با حضور فلان وزیر یا رئیس دانشگاه کشوری در کمیسیون آموزش نمایندگان دیگر کمیسیون‌ها درخواست‌های حوزه انتخابیه‌شان را مطرح و دستور می‌گیرند لذت می‌برم و البته بر حال و روز حوزه انتخابیه‌ام اندوه می‌خورم ، چرا که هنوز بعضی از رؤسای دانشگاه‌ها یا ادارات یک مورد از مشکلات یا پیشنهادات خود را برای پیگیری به بنده ارائه نکرده‌اند، تماس تلفنی نداشته‌اند چه رسد به حضور در تهران و یا درخواست جلسه و پیگیری. فلان واحد دانشگاهی خراسان شمالی باید درخواست افزایش رشته‌اش را به تأیید برساند و بنده باید به شکایات کارمندان فلان واحد دانشگاهی‌ام بپردازم! کاش مدیران شهرستانی‌ام از فضای انتخابات مجلس خارج می‌شدند و در این چند ماهی که هیچ کاری به کارشان نداشتم تا قدرت مدیرتی آن‌ها را بسنجم، با دغدغه و حوصله، مدیریتی قوی از خود نشان می‌دادند، کاش به‌جای پیغام و پسغام و واسطه برای ماندن و مدیر‌بودن تمام تلاش خود را به رشد مجموعه‌شان متمرکز می‌کردند و مجموعه‌شان را منسجم و متحد برای فعالیت نگه می‌داشتند. بنده کاری به حرف‌ها و بیانات پر از غرور و جهل برخی ندارم و اهل مباحثه و جدل در آن موضوعات نیستم، اما همان‌گونه که در اولین جلسه شورای اداری اعلام کردم رضایت ارباب رجوع که بنده موکل آن‌ها هستم و فعالیت جدی در حوزه کاری دو شاخصه یک مدیر موفق از نگاه بنده هست. در این مدت چند ماهه به دقت همه مدیران را درنظر گرفتم و کارشان را رصد کردم و البته به اعتراضات و شکایات مردم هم گوش کردم و اکنون برای حفظ منافع مردم باید اقداماتی به انجام برسد، به همین دلیل است که به‌عنوان حافظ منافع موکلینم باید مدیران ضعیف را به مسئولین کشوری‌شان معرفی و از خدمات مدیران موفق و قوی تشکر کنم. همین وضع برای مدیران استانی هم پیگیری شده و خواهد شد. نماینده، نظارت بر دستگاه‌های اجرایی دارد به نمایندگی از مردم، او باید کمک مدیران باشد برای رتق و فتق امور مردم و بدون دخالت، نظارت خود را اعمال کند. اگر مدیران استانی و شهرستانی از توان نمایندگی بهره برند و برای توسعه استان و شهرستان در کنار او قرار گیرند، خردمندی خود را ثابت کرده‌اند و پای بندی‌شان را به دموکراسی نشان خواهند داد و بی‌توجهی به این ظرفیت قانونی اجحاف در حق مردم و پسرفت در امور خواهد بود و البته عقل سلیم نمی‌پذیرد که در استانی محروم چون خراسان‌جنوبی با رویکردهای جناحی و خودخواهی‌های نفسانی از توسعه باز مانیم که خسران ابدی را برای‌مان مهیا کرده‌ایم. در پایان باید از مدیران و مسئولین زحمتکش و توانمندی که مدام به فکر رفع مشکلات کاری‌شان هستند و همیشه دست‌شان در پیشنهاد مفید کارآمد، پر است صمیمانه تشکر کنم. مدیرانی که حضور وزیران خود را در مجلس رصد می‌کنند و با تماس به موقع پیگیر مشکلات استانی می‌شوند. خلاصه خوابیده را می‌توان بیدار کرد، اما خواب‌زده را هرگز. امیدوارم مدیران خوابیده بیدار شوند و در بینشان خواب‌زده‌ای نباشد.

البته این انتقادات و تلاش برای ایجاد تغییرات در بدنه مدیران اجرایی شهرستان جای تعجب ندارد، زیرا اولاً بسیاری از مدیران که تلویحاٌ مورد انتقاد قرار گرفته‌اند در خط فکری و سیاسی نماینده قرار ندارند و ثانیاً حتی اگر این افراد به نوعی غیرسیاسی نیز بودند و تضادی از این لحاظ با نماینده نمی‌داشتند، باز برای آقای فلاحتی مطلوب‌تر بود که افرادی از میان نیروهای مورد وثوق و اطمینان وی بر مصدر امور اجرایی شهرستان قرار گیرند تا برای پیشبرد اهداف و اجرای برنامه‌های خویش دغدغه کمتری داشته باشد. ضمن این‌که نباید از نظر دور داشت در هر صورت هواداران و حامیان نماینده نیز از وی در جهت برخی تغییرات انتظاراتی دارند که توقع دارند، برآورده شود.

اما در حال حاضر آن‌چه اهمیت یافته است، بحث تغییر فرماندار قاینات است زیرا تغییر فرماندار در هر مقطع زمانی معمولاً به معنی تغییر در رویکردها و نگرش‌ها ارزیابی می‌شود که در هر دوره با تغییر دولت و یا تغییر نماینده به شرط همسوبودن دولت و نماینده با هم از نظر خط مشی سیاسی رخ می‌دهد و از طرفی  تغییر فرماندار با توجه به جایگاه حقوقی و اختیارات و قدرت فرماندار راه را برای تغییر سایر مدیران هموارتر می‌کند. در کنار آن در پیش‌بودن 2 انتخابات حساس و سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری و شوراها در اردیبهشت 96 نیز بر اهمیت و حساسیت این چنین تغییری افزوده است. در سطح محلی انتخابات شوراها باتوجه به وضعیت و آرایش نیروهای سیاسی در قاینات از اهمیت خاصی برخوردار است و بسیاری از جناح‌بندی و جهت‌گیری‌های نیروهای سیاسی- اجتماعی منطقه حول این انتخابات شکل‌گرفته است. در حال حاضر در روند تغییر فرماندار سه گروه اصولگرایان منتقد و مخالف دولت، اصلاح‌طلبان و حامیان دولت تأثیرگذار هستند. اصولگرایان منتقد دولت بسیار مشتاق‌تر و البته پیگیرتر برای تغییر فرماندار قاینات هستند. در وهله اول به دلیل در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و باتوجه به رأی بالای دکتر روحانی در انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری در قاینات که از نظر درصد آرا در استان نیز در صدر قرار داشت و باتوجه به این‌که کاندیدای مورد حمایت این جناح با اختلاف فاحشی در رده سوم قرار گرفت، قطعاً تغییر فرماندار در این مقطع زمانی بسیار مطلوب این جناح خواهد بود، به‌خصوص که فردی غیربومی به این سمت منصوب شود.

زیرا در هر صورت فرماندار جدید برای مسلط‌شدن به امور و اصطلاحاً در دست گرفتن سررشته امور نیازمند زمان است که با فرماندار غیربومی این زمان طولانی‌تر نیز خواهد شد و این فرصتی طلایی و ارزشمند و موقعیتی مغتنم برای این جناح است تا در انتخابات ریاست جمهوری به دلخواه خویش و آن‌چه مطلوب نظرش است، عمل کند و نتیجه مطلوب خویش را کسب کند. به‌خصوص که در نظر داشته باشیم، با تغییر فرماندار طبیعتاً بدنه اجرایی و مدیران شهرستان تا مدتی دچار بلاتکلیفی و وضعیتی مبهم خواهند بود و اصطلاحاً در برزخ قرار خواهند گرفت و باتوجه به امکانات و قدرتی که جناح اصولگرای منتقد دولت در اختیار دارد عرصه برای فشار به مدیران برای به انفعال کشاندن و همراه‌نمودن آنان با خویش خواهد  داشت و اگر این تغییر فرماندار بدون تعیین فرماندار جدید همراه باشد، یعنی فرمانداری قاینات تا مدتی با سرپرست اداره گردد این خلاء مدیریتی برای اصولگریان منتقد دولت بسیار مطلوب‌تر خواهد بود. ضمن این‌که نباید از نظر دور داشت این بلاتکلیفی عرصه را برای این جناح فراهم‌تر خواهد نمود تا در انتخابات شوراها با فراغ بال و آسودگی بیشتری عمل کند. ضمن این‌که باید دقت داشت که برای برخی از چهره‌ها و افراد جریان اصولگرای مخالف دولت مسائل و تسویه حساب‌های شخصی و برخی خصومت‌ها و عداوت‌های شخصی نیز در بحث تغییر فرماندار مطرح است. نکته جالب این‌که با وجود تغییرات در سطح سایر فرمانداری‌های استان در چند ماه قبل با واکنش شدید و سخت این جناح روبرو شد و انتقادات شدیدی از این جهت به استاندار وارد نمودند، اما در مورد تغییر فرماندار قاینات این جناح بسیار مشتاق و پیگیر می‌باشد. نکته مهم این است که تجربه ثابت کرده، این جناح در قاینات در این‌گونه موارد تنها به تغییر فرماندار بسنده نخواهد کرد و علاوه بر تغییر سایر مدیران غیرهمسو و در صورت موفقیت در این امر و این‌که مانعی جدی در سر راه خود نبیند، دامنه این امر را به سایر بزرگان، افراد و چهره‌های شاخص شهرستان نیز تعمیم خواهند داد و سعی خواهد کرد یا آنان را با خود همراه و همگام سازد یا آنان را به انفعال و به عبارتی از صحنه خارج کند. ضمن این‌که باید در نظر داشت این جناح در قاینات همواره و در هر حال اتحاد و انسجام خویش را حفظ کرده است و به نوعی می‌توان گفت: به دلیل همین انسجام قوی درونی بوده است که توانسته، در بسیاری از عرصه‌ها موفق عمل کند.

در سوی دیگر این تغییر جریان اصلاح‌طلب قاینات قرار دارد که آنان نیز به دلایل خاص خویش ازجمله نقشی که برای فرماندار در شکست سنگین خویش در انتخابات مجلس قائل هستند (سوم‌شدن در یک رقابت با حضور سه جریان) و باتوجه به این‌که این جناح در قاینات نشان داده است برخلاف جریان اصلاحات در سطح کلان و ملی که در هر صورت از دولت حمایت می‌کند، هیچ تعهدی به دفاع از دولت ندارد و برخلاف راهبرد جریان اصلاحات در کشور در حمایت از دولت و رئیس جمهور، همواره در صف منتقدین سرسخت مخالفین دو آتشه دولت قرار داشته و با جریان مخالف اصلاحات روابطی گرم و صمیمانه داشته و برهه‌های حساس و بزنگاه‌ها به نفع و در مسیر دلخواه و تعیین‌شده از سوی جریان ضداصلاحات و مخالف دولت  حرکت کرده‌اند و به‌نوعی می‌توان گفت، به مثابه پیاده نظام این جریان نقش‌آفرینی نموده‌اند. از این‌رو دور از انتظار نخواهد بود که این بار نیز در توافقی نانوشته و پشت پرده با جریان مخالف دولت و اصلاحات از نفوذ و امکانات خویش برای تغییر فرماندار سود جویند، به این امید که از آن در جهت روی کارآوردن فرد مطلوب نظر خویش به‌عنوان فرماندار بهره گیرند. اما این‌که چقدر در این زمینه موفق باشد، مورد تردید جدی است. این گروه که در انتخابات با تکیه بر تحلیل‌های غلط و تصورات خویش در ارزیابی توان و رأی حامیان دولت و اصولگرایان معتدل و این تحلیلی که هروی رأی بسیار اندکی حداکثر در حد 9 – 10 هزار رأي بیشتر ندارد و با تکیه بر این تصور و  سایر تحلیل‌های غلط ناشی از آن، ائتلاف بزرگ حامیان دولت و نیروهای اعتدال‌گرا و تحول‌خواه و اصلاح‌طلبان را به اتحاد بخش خاصی از نیروهای اصلاح‌طلب تبدیل نمود و عملاً این ائتلاف را به بیراهه کشاند و از درون متلاشی نمود و مسبب اصلی پیروزی اصولگرایان مخالف دولت در انتخابات گردید و البته پس از شکست فاحش در انتخابات، حاضر به پذیرش اشتباه و خطای راهبردی خویش نبوده و به‌جای آن در ادامه تحلیل‌های خویش همه مخالفان خویش را به نوعی مورد اتهام و هجمه قرار می‌دهند و اصطلاحاً زمین و زمان را مقصر می‌دانند. بی‌شک برای این جریان نیز بر طبق این تحلیل، کناررفتن فرماندار به‌عنوان یکی از عوامل شکست آنان در انتخابات ضروری است. زیرا گمان می‌برند کناررفتن فرماندار به معنی انتخاب گزینه مطلوب آنان است که البته این تحلیل به نوعی ادامه اشتباهات گذشته آنان است. ضمن این‌که در این میان برخی مسائل شخصی تعدادی از افراد نیز تأثیرگذار است. در هر حال مسأله مهم این است که هم اصولگرایان مخالف دولت و هم این طیف از نیروهای اصلاح‌طلب در بحث مخالفت، عدم همراهی با دولت هماهنگی، اتحاد و انسجام قوی و محکمی دارند.

البته بخشی از جریان اصلاحات که باعنوان اصلاح‌طلبان تحول‌خواه فعال است، نشان داده است که با این جریان همراهی ندارد و به نوعی گرفتار بازی جریان رقیب نشده و در زمینی که آنان تعیین می‌کنند، بازی نمی‌کند.این طیف سعی می‌کند تا به نوعی تعریفی جدید و به روز از اصلاحات ارائه دهد و وضعیت اصلاحات در قاینات را از بند کلیشه‌ها و تعاریف خاص و البته مبهم و مطابق با منافع عده‌ای خاص خارج کند و اصلاحات در قاینات را فراتر از شخصیت‌ها و افراد سازد و به قولی طرحی نو دراندازد. طبعاً این طیف سعی می‌کند تا در هماهنگی با جریان اصلاحات در کل کشور در عین این‌که مواضع خود را مشخص و حفظ کند و نقدها و انتقادات خود را به دولت در جهت بهبود، عملکرد آن را شفاف و به دور از جنجال و هیاهو و قصد مچ‌گیری و کسب امتیاز بیان نماید، به‌صورت کلی از دولت به‌خصوص در مقابل هجمه‌های مخالفین حمایت کند.

حامیان دولت در این میان طبعاً با فرماندار فعلی همراه و همگام هستند، اما باید اذعان داشت حجم انبوه و سنگینی از فشارها و مشکلات علیه آنان وجود دارد. از یکسو آنان به جهت این‌که در هر حال منتسب به مجموعه دولت هستند باید پاسخگوی  مطالبات، خواسته‌ها و توقعات و انتظارات مردم باشند و از سویی با انبوهی از مشکلات و طرح‌ها و پروژه‌های نیمه تمام از قبل روبرو هستند که در کنار تنگناهای شدید مالی حل معضلات و برآوردن توقعات را مشکل می‌سازد و این در کنار فشارهای مخالفین دولت کار آنان را بسیار مشکل می‌سازد و وضعیت عجیب را برای آنان ایجاد کرده است.