بیشک نسخه بدیل حکومت اسلامی، در طول تاریخ، دوره حکومت امام علی (ع) است. به همین دلیل هم هست که شناخت و مطالعه پیرامون وقایع، رویدادها و جهتگیریهای حکومت 5 ساله امیرالمؤمنین از ضروریترین پیشنیازها برای بناکردن جامعه اسلامی است. «هنگامیکه امیرالمؤمنین به خلافت رسید و دستگاه خلافت به فاصله کوتاهی مرتب و منظم شد، نوبت به اعلام برنامه رسید. ۶۵/۳/۹» نشریه خط حزبا… پنج برنامه حکومت آن حضرت را در بیانات رهبر انقلاب، مرور کرده است.
1- تکیه بر اصول اسلامی، در اولین قدم
قبل از آنکه امیرالمؤمنین (ع) بیعت با مردم را قبول کند، فرمود: بدانید اگر حالا که شما اصرار میکنید من حکومت را به دست گیرم و اگر من به شما پاسخ مثبت دادم، مبادا، خیال کنید که من ملاحظه چهرهها، شخصیتها و آدمهای نام و نشاندار را خواهم کرد. مبادا، خیال کنید من از این و آن تبعیت و تقلید خواهم کرد و روش دیگران را روش خود قرار خواهم داد! ابداً چنین چیزی نخواهد شد. امیرالمؤمنین بعد از این اتمام حجتها خلافت را قبول کرد. البته حضرت میتوانست در آنجا هم بهخاطر حفظ مصالح و ملاحظه جوانب قضیه، کوتاه بیاید و دلها را بهدست بیاورد؛ اما با کمال قاطعیت، بر اصول اسلامی و ارزشهای اسلامی پافشاری کرد. 68/2/8
2- حمایت از مستضعفان
در چند سالی که گذشته بود، کارهایی اتفاق افتاده بود که شخصیتی مانند علیبن ابی طالب (ع)، آن کارها را تحمل نمیکرد؛ مانند ثروتاندوزی، غرقشدن در خواستههای نفسانی و استفاده نابحق از نفوذهای شخصی و در چنین شرایطی یک عده میشوند قدرتمندان، بانفوذها، موجهها، از خطاهای همدیگر اغماضکنها، گناههای همدیگر را ندیدهبگیرها و یک عده هم میشوند مقابل اینها و وضعیت برمیگردد به همان وضع جاهلیت! لذا امیرالمؤمنین امام علی (علیه السّلام) وقتی پاگذاشت روی منبر خلافت، اول حرفش این بود: هر ذلیلی، هر مظلومی، هر ستمکشی از نظر من عزیز است و حق او در اولویت است تا وقتی که حق را برای او از ظالم بگیرم و به عکسش ظالم ولو در مقام عزت قرار داشته باشد، پیش من ذلیل است تا حق را از او بگیرم؛ بعد میشود مثل مردم عادی. این حکومت امیرالمؤمنین (ع) است. 65/3/9
3- قاطعیت نسبت به سوءاستفاده از بیتالمال
بعضی خیال کرده بودند که علی بن ابی طالب (ع) هم مثل دیگران یک مقامی، حکومتی و یا ولایتی به آنها خواهد داد. اما امیرالمؤمنین (ع) قرص و محکم ایستاد. شب آمدند با وی صحبت کنند؛ حضرت اموال بیتالمال را میشمرد، چراغ را خاموش کرد! گفتند: این چه کاری است؟ فرمود: این چراغ مال بیتالمال است، خاموش کردم، چون حرف ما حرف خصوصی است. این روش را که دیدند، فهمیدند با این نمیشود ساخت. چه کسانی نمیتوانستند بسازند؟ عمار؟ اویس قرن؟ صعصعهبنصوحان؟ نه؛ اینها میتوانستند، اینها مردم معمولی بودند، آدمهای عادت نکرده به رفاه و زندگی اشرافی و غارتنکرده بیتالمال بودند. اینها میتوانستند با علی بسازند. آن کسانیکه ایمانهای قوی داشتند، سابقه بدی نداشتند، در اموالشان از اموال بیتالمال چیزی نبود، آن کسانیکه میخواستند حلالخوری کنند، اینها میتوانستند با امام علی (ع) بسازند. 65/3/9
4- عدالت همهجانبه اسلامی
یکی از شاخصههای حکومت امام علی (ع) عدالت است، عدالت مطلق. همه این حرفهایی که راجع به امیرالمؤمنین (ع) درباره عدالت شنیدهاید، محورش همین عدالتطلبی مطلق امیرالمؤمنین (ع) است. عدالت برای همه و عدالت در همه شئون. یک نفر از طرفداران پروپا قرص او که تبلیغاتچی بسیار ماهری است و دائماً به نفع او تبلیغات حق میکند، مرتکب عمل خلافی میشود و امیرالمؤمنین (ع) حد الهی را بر او جاری میکند. طرفدار مذکور که چنین انتظاری ندارد، میگوید: یا امیرالمؤمنین! منی که این قدر طرفدار شمایم؟ منی که این قدر از شما دفاع میکنم؟ حضرت میفرماید: بله، حکم خداست. آن طرفداریای که از ما میکنی، انشاءا… قبول باشد، خیلی هم متشکر؛ اما حکم خدا این است. حد خدا را برایش جاری کرد. 81/6/30
5- پیروزی با ظلم؟ هرگز!
رسم مالى آن روزگار اینگونه بود؛ مثل رسوم ادارات دولتى جهان امروز نبود. در آن زمان رسم شده بود که به بعضی بیشتر بدهند. امیرالمؤمنین، امام علی (علیه السّلام) آمد و گفت نه؛ هر کس متدیّنتر و مؤمنتر است، اجرش با خداست. هر کس توانایی بیشتری دارد، در زندگی تلاش میکند و اگر دنبال مال است، مال کسب میکند؛ اما من بیتالمال را بالسّویه تقسیم میکنم. بعضی اشخاص آمدند نصیحت کردند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! این کار، شما را شکست میدهد و عدّهای را وادار میکند در مقابل شما بایستند. 80/9/16
حضرت چنین فرمود: من حاضر نیستم پیروزی را از راه ظلم بهدست آورم.
ببینید چقدر این تابلو، تابلو درخشانی است؛ چه پرچم بلندی است. به شما می گویند ممکن است در این میدان سیاست، در این میدان مسابقه علمی، در این میدان انتخابات، در این میدان جنگ، پیروز شوید؛ اما متوقف بر این است که این ظلم را انجام دهید. کدام را انتخاب میکنید؟ امیرالمؤمنین (ع) میگوید: من این پیروزی را نمیخواهم. من شکست بخورم، عیبی ندارد، اما ظلم نمیکنم. 81/6/30