یکی از بهانههای معمول ما برای کتاب نخواندن، نداشتن وقت است. وقت ندارم یا وقت نمیشود، پاسخی است همگانی برای این سؤال که چرا کتاب نمیخوانی؟
واقعیت این است که برای خواندن کتاب، وقت زیاد داریم؛ اما به آنها توجه نمیکنیم. بسیاری از زمانها و مکانها، بهترین فرصت را برای مطالعه فراهم میکنند. ده دقیقه سوار مترو یا اتوبوس میشویم و تقریباً کاری هم نداریم و این بهترین فرصت است که چند صفحهای کتاب بخوانیم. در مطب دکتر هستیم؛ بر صندلیهای آرایشگاه تکیه زدیم و منتظر نشستهایم؛ در خیابان انتظار دوستی را میکشیم و … تمام اینها زمانهایی است که میشود در آن کتاب خواند. وقتهای مرده را میشود با کتاب زنده کرد. بیاییم کتاب بخوانیم، هرکجا که شد.