دکتر میثم کهنترابی
ازجمله مهمترین وظایف اهالی اندیشه در موضوع عزاداری سیدالشهداء، شناخت آسیبها و انحرافات از یک سو و ارائه راهکار برای رفع آن از سوی دیگر است. پرداختن به کمیت و کیفیت عزاداری در سطح شهر مقولهای است پردامنه که نه در حوصله این مجال است و نه هدف نگارنده از نگاشتن این سطور. رقابت تمام نشدنی میان برخی هیئات در ظواهری چون سیستمهای صوت، تکثر طبلها، اصرار بر حضور در یک مکان و حضور تماشاگرانه برخی که آتش این رقابت را گاه تندتر میکند، حضور بسیار کمرنگ عزاداران در نماز اول وقت بهویژه در ظهر عاشورا ـ که از مهمترین پیامهای عاشوراست ـ و دیگر مشکلاتی که بر این قصه پرغصه افزوده است، خود بحثی مفصل میطلبد که البته باتوجه به گستردگی موضوع و عشق مردم به سرور شهیدان سختیهای خاص خود را به همراه دارد.
اما آنچه محور گفتار حاضر است، نقدی بر تبلیغات عاشورایی است که در قالب پارچه نوشتهها و بنرها در سطح شهر نصب میشود. قبل از هرچیز باید گفت: این کار اساساً به سبب اینکه مقولهای از جنس فرهنگ است، بسیار پسندیده محسوب شده و قطعاً زحمات دستاندرکاران مأجور خواهد بود. اما هدف هر نقدی اصلاح نواقص و بالابردن کیفیت و بهرهوری است و نافی اصل موضوع و مزایای آن نخواهد بود. بیتردید هدف از تبلیغات، ایجاد آگاهی و ابلاغ پیام عاشورا و کاربردیکردن آن برای همگان است. اولین آسیب تبلیغات عاشورایی نادیده گرفتن این هدف و صرفاً تحریک شور بدون تکیه بر مفاهیم و درسهای قیام امام حسین(ع) است. در اینجا برای نمونه به دو مورد از این تبلیغات که در سطح شهر نصب شده نگاهی ناقدانه میاندازیم:
-1 در یکی از این تبلیغات با این بیت شعر مواجه میشویم:
سرشکستن ارث فامیلی ما از کوفه است/ زینبی سرزد به محمل تا سر سقا شکست.
آنچه نگارنده از این بیت برداشت کرده است سه واقعه تاریخی است: ضربتخوردن سر حضرت علی(ع)؛ شکستن سر حضرت ابوالفضل(ع) در روز عاشورا و اینکه حضرت زینب پس از دیدن سر اسراء در کوفه سر بر چوب محمل کوفت که موجب شکستن شد و خون از آن جاری گردید. امید است که شاعر محترم و سپس مجریان نگارش و نصب این شعر متوقع نباشند که امروز نیز ما با اقتداء به زینب کبری(س) باید سر بشکنیم ـ چنانکه دانشجویی همین برداشت را داشت و با مطرحکردن این موضوع با من از نصب چنین نوشتهای اظهار تعجب کرد ـ چرا که در این صورت نتیجه حاصل، جواز فعلی است که امروزه از آن به قمهزنی یاد میشود و مکرراً فتوا به حرمتش داده شده و موجب وهن شیعه شده است.
البته لازم بهذکر است کوبیدن سر به چوب محمل توسط حضرت زینب یک واقعه جعلی است که توسط مسلم جصاص نقل شده و بارها توسط سندشناسان بررسی و نادرستیاش به اثبات رسیده ضمن اینکه از نظر محتوایی نیز با اشکالات جدی روبروست. در استناد به یک واقعه جعلی ـ که قطعاً سهوی بوده ـ چه پیامی از عاشورا قابل تبیین است؟
-2 در نوشتهای دیگر با این بیت شعر روبرو هستیم:
نوکر ارباب کمی دقت کن/ بردن نام حسین سجده واجب دارد.
در مصرع اول سخن از نوکر و ارباب است. گرچه این واژگان در ادبیات مدیحهسرایی کاربرد فراوانی دارد، اما بهراستی کدام پیام عاشورا پیرامون چنین دیدگاهی است؟ سالار شهیدان از تمام آنچه داشت گذشت تا بندگان خدا، تنها بندگی او کنند و آزاده باشند. امام حسین(ع) با قیامش در پی افزایش نوکران خویش نبود که ایشان اساساً نوکری نداشت، غلامان ایشان از هر آزادهای آزادهتر بودند. ما منکر دیگر معانی احتمالی این واژگان نیستیم، اما پرسش اساسی ما این است که ما با این نوشته به دنبال چه هستیم؟ کدام آموزه قیام عاشورا را منتقل میکنیم. اینکه بردن نام حسین سجده واجب دارد را حتی اگر به معنای کنائیاش بگیریم که البته قطعاً مراد شاعر هم همین بوده است، پرداختن به چنین ادبیاتی راه را برای شماتت و عیبجویی بر ما باز میکند. در بهترین حالت اگر بخواهیم در یک جمله پیام تبلیغاتی همچون موارد فوق را تشریح کنیم، چیزی جز تحریک احساسات و شور نیست. البته هیچ کسی مخالف با حضور شور و احساس حسینی نیست چراکه این دو، بستر را برای رسیدن به مقصود هموار میسازد، لکن فرصت تبلیغات میدانی را باید برای ابلاغ پیامهای کاربردی قیام عاشورا غنیمت شمرد نه اینکه این تبلیغات گاه خواسته یا ناخواسته مبلغ بدعت و یا انحرافی در موضوع عاشورا شود و یا حداقل ارمغانی جز تحریک مقطعی احساسات به همراه نداشته باشد.
همزمان با نگارش این سطور، خبری توجهم را جلب کرد. گروهی در لندن که عنوان گروه خود را حسین کیست؟ گذاشتهاند در یک ایستگاه مترو این نوشته را نصب کرده بودند:
حسین میگوید: بخشندهترین مردم کسی است که به شخصی کمک کند که هیچ امید جبران از او نداشته باشد… بهراستی اینگونه حسین و قیامش را معرفی کنیم نیکوتر نیست؟ آنچه بیش از هر چیز در برخی عزاداریها غریب به نظر میرسد، گفتارها و شیوه رفتار امام حسین(ع) است. اکنون که از تبلیغات و نواقص آن سخن گفته شد، به دور از انصاف است اگر به تبلیغات وزین و اثرگذار اشارهای نشود.
یکی از هیئات فعال سطح شهر که مراسم را منحصر به محرم نکرده و در طول سال نیز به ترویج شعائر مکتب اهل بیت میپردازد و هم کمیت و هم کیفیت عزاداری میدانی آن در سطح شهر بسیار مطلوب است، هیئت قمر بنی هاشم است. این هیئت در اقدامی ارزشمند پارچه نوشتههایی با مضامینی چون فرهنگ عاشورا یعنی احترام به والدین یا فرهنگ عاشورا یعنی نماز اول وقت نصب کرده بود که به واقع جای تحسین و تقدیر دارد. امید است که با کمک اهالی اندیشه و فکر و همراهی عموم عزاداران، پیوسته بر کیفیت عزاداریها افزوده شده و شاهد نهادینهشدن پیامهای قیام عاشورا باشیم.