موضوعات
پیوندها
جدیدترین
ظهور12

ظهور12

ظهور12


نگاهی به رویداد تنبیه دانش آموزان در یکی از مدارس قاین ضعف‌هایی که عیان شد/ عبرت‌هایی که باید گرفته شود

dm-XSC5 نگاهی به رویداد  تنبیه دانش آموزان در یکی از مدارس قاین ضعف‌هایی که عیان شد/ عبرت‌هایی که باید گرفته شود

آموزش و پرورش باید بیش از معلم پاسخ‌گو باشد
جامعه فرهنگی قاینات و معلمان سخت‌کوش شهرستان برابر واقعیت‌های موجود و به اذعان بسیاری از شهروندان و مطلعین این عرصه یکی از سخت‌کوش‌ترین و دلسوزترین اقشار جامعه بزرگ فرهنگیان کشور می‌باشند که تعهد و تخصص شغلی را وجهه همت خود قرار داده و به بهترین وجه ممکن انجام وظیفه می‌نماید. ارتباط نزدیک قاطبه معلمان شهرستان با دانش‌آموزان و حضور مستمر این عزیزان در میان مردم و برای مردم و نیز احترام متقابلی که بین معلم و ارکان جامعه وجود دارد و نقش‌آفرینی که در تربیت نسلی انقلابی و توانمند در عرصه اجتماعی و تداوم و استحکام این پیوند دارد، خود گویای پذیرش و اعتماد مسلم به جامعه فرهنگی شهرستان می‌باشد.
اما حادثه اخیر در تنبیه چند دانش‌آموز لازم‌التوجه که البته از سر دلسوزی و در شرایط خودش پدرانه بوده است با توجه به تنگناهای مدیریتی و مشکلات سیستم آموزشی و پرورشی و هزاران اما و اگر دیگر هرگز نمی‌تواند تنها به معلم ارتباط پیدا کند و پیوند مستحکم وی با جامعه دانش‌آموزی را خدشه‌دار نماید و در سیستم انحصاری امروز، همه تقصیر به او معطوف گردد و کسانی که مسئولیت برنامه‌ریزی و نظارتی و آموزشی سیستم را بر عهده دارند شانه از مسئولیت خالی کرده و در حالی که یاد نگرفته‌اند از جامعه فرهنگی مکدر و اولیای رنجور دانش‌آموزان عذرخواهی کنند، صحبت از پیگیری و تنبیه داشته باشند.
این اتفاق در یک مدرسه خاص رخ داده است که تمام پرسنل اداری و آموزشی آن به شیوه انتصابی و با قوانین و اختیارات ویژه مدیریت، شورای معاونین و دیگر ارکان اداری آموزش و پرورش صورت می‌پذیرد و این نیز خود گویای اشکالات اساسی در سیستم آموزشی و اداری شهرستان است که هیچ ارتباطی با معلم پیدا نمی‌کند .
بازدیدهای غیر هدفمند و بدون برنامه و انبوه بخشنامه‌های اداری که بدون هیچ گونه اشاره‌ای به شیوه و روش‌های تربیتی و آموزشی نوین و کم‌ترین کیفیت و بیش‌ترین کمیت انجام می‌شود و نیز کم‌ترین سطح ارتباط با معلمان را شامل می‌شود و معلم فقط شاهد حال و احوال دوستانه و یا خویشاوندی نمایندگان اداری در مدارس می‌باشد.چگونه در یک اتفاق و در شرایط خاص می‌تواند تنها معلم متهم حادثه و موجب همه آن اتفاقات باشد.
سیستمی که از صدر تا ذیل آن بر مبنای روابط سیاسی، دوستانه و یا خویشاوندی برنامه‌ریزی می‌شود و حتی در بازنشستگی و پایان خدمت نیز تحمل جدایی از یکدیگر را ندارند و همه دغدغه و ترس‌شان از دست دادن میز، پست و موهبت‌های حقوقی و فرصت‌های اجتماعی است چگونه می‌تواند برای درمان و کاهش آسیب‌های فراوان فرا روی دانش‌آموزان برنامه‌ریزی نماید و آسیب‌هایی را که امروز از موانع اصلی فرا روی جریان آموزش می‌باشد را تدبیر کند تا معلم با خیال راحت و با توانمندی آموزش ضمن خدمت و آئین‌نامه شغلی که در اختیار او قرار گرفته است به انجام مناسب‌تر وظیفه بپردازد و انبوه بد اخلاقی‌های سنین جوانی و نوجوانی که تهفه کانال‌های مجازی و جریان‌های آموزش غیر رسمی است، او را از پای نیندازد و در شرایط خاص قرار ندهد. یک پژوهش میدانی و تحقیق منصفانه، عمق مشکلات فرا روی معلم در تعامل و ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان که محصول نفوذ و بد اخلاقی‌های سیاسی و اجتماعی و افزایش فاصله فرهنگی و انگیزشی کانال‌های مجازی است و نیز کم لطفی اولیا نسبت به آینده فرزندان‌شان را که به دلایلی کم‌ترین ارتباط را با معلم و مدرسه دارند – که البته این موضوع نیز بدون ارتباط با سیستم نیست – را نمایان خواهد کرد و معنی درست شاخص‌های کمی آموزشی مورد انتظار سیستم و تنهایی و مظلومیت معلم در این میدان پر مخاطره و پر مدعا را نشان خواهد داد.
به اقرار اولیا و دانش‌آموزان و به اذعان بسیاری از معلمان تنبیه‌های دلسوزانه و آگاه‌کننده پیوسته وجود داشته و حتی آنانی که امروز این اتفاق را محکوم و نکوهش می‌کنند، نیز تجربه تنبیه را در کارنامه خود دارند، اما چرا این اتفاق این‌قدر بزرگ شد و اولیا و دانش‌آموزانی که اعتقاد به آگاهی بخش بودن تنبیه معلم دارند این‌قدر نگران شدند و به رسانه‌ها پناه بردند مگر این جز بداخلاقی اداری عده‌ای کم‌تجربه و مغرور سیاسی بود که موجودیت خود را در حمایت سیاسی می‌دانند و برای مردم کم‌ترین احترام و حق را قائلند نیستند در حالی که اگر با دروغ و تهمت – دعوای دسته جمعی دانش‌آموزان و… و بی‌توجهی به خطای غیر عمدی که صورت گرفته احساسات دانش‌آموزان و اولیا را جریحه‌دار نمی‌کردند و از پایگاه اجتماعی برخوردار می‌بودند و از بین مردم و برای مردم شناخته می‌شدند شاید هرگز این اتفاق رسانه‌ای نمی‌شد و بر اولیا و دانش‌آموزان رنجور تأثیر نمی‌کرد و تأثیرات و هزینه سوء کنونی را نمی‌داشت.
عزیزان مسئول باید می‌دانستند که ادامه غفلت‌هایی که در سیستم نظارتی و اداری وجود دارد و صف‌بندی که «حالا غیر از . . . همه از خودما هستند» دیر یا زود کار دست‌شان خواهد داد و امروز به‌دلیل فشارهای مضاعف روحی، روانی و تکالیف تکراری و بدون نتیجه‌ای که بر دوش جامعه فرهنگی گذاشته‌اند و منجر به چنین اتفاقی شده است باید بیش از معلم پاسخ‌گو باشند و مسئولیت آن را بپذیرند و شورای آموزش و پرورش که مرکب از نمایندگان ارکان آموزشی و پرورشی شهرستان و نماینده عالی دولت است، باید تدبیری بیندیشد و برخی آیین‌نامه‌های آموزشی و توانمندسازی معلمان، آسیب‌های اجتماعی فرا روی خانواده و دانش‌آموزان، انتصابات قانون‌مند و تک تک بندهای سند تحول بنیادین و ضرورت‌های حمایتی و اجرایی آیین‌نامه اجرایی مدارس را در دستور کارخود قرار دهد و زمینه اجرایی آن‌ را در شهرستان فراهم نماید، تا جلوی بسیاری از خود سری‌ها، خودکامگی‌ها و هزینه و آسیب‌های فرهنگی آموزشی گرفته شود و هرگز شاهد اتفاقات ناگوار و ناخواسته این گونه نباشیم. هجمه علیه اطلاع‌رسانی و سیاه‌نمایی علیه خبرنگارانی که انتظار شفافیت و تلاش در پیگیری حقوق بر زمین مانده مردم از آنها می‌رود و تحت فشار قرار دادن خبرنگاری که بی‌دریغ و بدون چشم‌داشتی واقعیت‌های تلخ و شیرین جامعه را منعکس و در معرض قضاوت عموم قرار می‌دهد و مصلح و اصلاح‌گر است و در واقع در سنگر دفاع از حقیقت و واقعیت و مبارزه با هرگونه کجی تلاش می‌کند و هزینه می‌پردازد چه معنایی دارد؟ آیا از خود پرسیده‌اید واقعیت‌های جامعه را چه کسی باید بگوید؟ و آیا این رویه خودکامگی بیشتر و سلطه و نیز تضییع حقوق مسلم شما و فرزندان‌تان نخواهد بود؟ فضاسازی‌های کاذب و دست و پازدن در مورد یک تخلف به بهانه حمایت از همکار خود نشان ادامه حرکت باندی است، چرا که مگر خواهران (و) و (ع) که به‌ آن‌ها[برخورد نامناسبی صورت گرفت] و بسیاری از عزیزان که عزل شدند و مورد تهمت و تحقیر قرار گرفتند و کثیری از بستگان وابستگان اداری جانشین شدند، همکار اداری نبودند؟ چرا به ثمن بخش و اراده (شخصی) به جای دفاع و حمایت از این ظرفیت در برابر حقیقت و رسالت اطلاع‌رسانی قرار می‌گیرید؟
والعاقبةُ لِلمتَّقین- امضا محفوظ
***
لزوم پرهیز از کاسب‌کاری سیاسی و تقدیر از رسانه‌های بیدار
سعید احمدیان – این روزها رویارویی موافقان و مخالفان رسانه‌ای شدن تنبیه بدنی دانش‌آموزان در قاین در حالی در گروه‌های مختلف بالا گرفته که هر کدام برای خودشان استدلالی دارند، البته هجمه‌های زیادی هم علیه سایت نسیم قاین به عنوان منتشر کننده این خبر شده و مخالفان انتشار این خبر، رسانه‌ای شدن این خبر و انعکاس آن در سطح گسترده را باعث خدشه‌دار شدن نام شهرمان عنوان کرده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد، به جای تقبیح کار سایت نسیم قاین، خبرنگاران این سایت باید مورد تقدیر هم قرار بگیرند که با رسانه‌ای کردن این خبر، جلوی ادامه این رویه را در مدارس قاین گرفته‌اند، چه بسا موارد بدتری هم باشد که رسانه‌ای نشده، اکثریت جامعه فرهنگیان قاین از این امر مستثنی هستند و قابل احترام و نباید و نمی‌توان این اتفاق را به قاطبه معلمان دلسوز ارتباط داد. با این حال چنین اتفاقاتی باید رسانه‌ای شود تا جلوی آن گرفته شود و وظیفه یک رسانه هم رسانه‌ای کردن تخلفات و کج روی‌هایی از این دست است، رسانه رپورتاژنامه این مقام و آن مقام و روابط عمومی ادارات نیست که بخواهد صحبت‌های فلان رئیس و نماینده را منتقل کند که نفعی برای مردم ندارد، منتشر کند و همه چیز را گل و بلبل نشان دهد.
رسانه باید با زوم کردن روی کاستی‌ها و آسیب‌هایی که گرفتار جامعه است، خواهان حل این معضلات از سوی مسئولان باشد، ماجرای تنبیه بدنی دانش‌آموزان هم به هر حال با توجه به آسیب‌های روانی که به دانش‌آموزان می‌زند، از این دایره خارج نیست و باید سایت نسیم قاین را تحسین کرد که با انعکاس این خبر، زنگ خطر را به صدا در آورده، مخالفان هم نباید نگران باشند که این خبر به وجهه قاین ضربه می‌زند، هر انسان منصفی می‌داند که چنین مسائلی در هر جایی می‌تواند رخ دهد و کاری با قاین ندارد، کسانی که این خبر را شنیده‌اند عمل معلم مورد نظر را تقبیح کرده‌اند، نه این‌که بخواهند بگویند به خاطر قاینی بودن این اتفاق افتاده، پس هیچ جای نگرانی نیست، البته برخی دوستان مخالف سایت نسیم قاین، با استفاده از جو به وجود آمده در حال ماهی گرفتن از آب گل آلود هستند، کسانی که نه دل‌شان به حال حیثیت شهر می‌سوزد و نه دغدغه آبروی معلمان را دارند، آن‌ها فقط منافع خودشان را می‌بینند.
در صورتی که بخواهیم حرف مخالفان را قبول کنیم، پس باید مردم شهریار علیه روزنامه‌ای که گزارش گورخوابی را منتشر کرد، راهپیمایی کنند و خبرنگار آن روزنامه را به خاطر انتشار ماجرایی که در بخشی از شهرشان اتفاق افتاده را از زیر تیغ بگذرانند، این در حالی است که اصلاً چنین جوی به وجود نیامد و بالعکس همه از انتشار این خبر استقبال کردند و رسانه‌ای شدن گورخوابی عاملی برای سر و سامان دادن به این قشر دانستند، در قضیه تنبیه بدنی دانش‌آموز قاینی هم باید از سایت نسیم قاین تقدیر کرد که با رسانه‌ای کردن این ماجرا باعث شد تا دیگر معلمی در هیچ جای ایران اجازه به خودش ندهد که دست روی دانش‌آموزی بلند کند. پس دوستانی که دغدغه شهر دارند منهای کاسب‌کاران سیاسی که می‌خواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، از رسانه‌هایی که آسیب‌ها و کاستی را منعکس می‌کنند و به گوش مسئولان می‌رسانند تا جلوی تکرار آن را گرفته شود، باید تقدیر کنند، نه این‌که این رسانه را مورد هجمه قرار دهند.
***
حادثه‌ای تلخ/ عبرت‌هایی آموزنده
خبر تأسف‌بار ضرب و شتم تعدادی از دانش آموزان یکی از مدارس قاین که به خبر اول هفته گذشته قاین تبدیل شد و بازتاب گسترده‌ای در رسانه های خبری داخل و حتی خارج از کشور یافت، حاوی نکات و مسائل قابل توجهی بود که باید مدنظر قرار گیرد. 1 – این واقعه بار دیگر قدرت و سرعت انتشار اخبار در فضای مجازی، رسانه‌ها و شبکه‌های خبری را به عینه نشان داد و ثابت نمود که دورانی که بتوان از نشر اخبار جلوگیری نمود و یا بر برخی مسائل را پنهان نمود، گذشته است و امروز هر رفتاری و اقدامی از سوی مدیران، زیر ذره‌بین و نگاه تیزبین افکار عمومی قرار دارد. 2 – این رویداد بار دیگر ضعف و عدم توانایی برخی مدیران را در برخورد با مسائل حساس و بغرنج در زمان‌های سرنوشت‌ساز، که می‌تواند نشان‌دهنده و محک خوبی برای ارزبابی و سنجش قابلیت‌ها و توانایی‌های مدیریتی آنان باشد، را ثابت نمود. به گواه بسیاری از افراد باسابقه و با تجربه در آموزش و پرورش، مشابه این مسأله و بسیاری مسائل دیگر که به صورت‌های گوناگون قابلیت ایجاد حاشیه و جنجال را دارد، روی می‌دهد، اما با تدبیر و مدیریت صحیح و بدون آن که نیاز به کتمان اشتباه و سعی در سرپوش گذاشتن بر تخلفات باشد و سبب ضایع‌شدن حق و حقوق کسی یا افرادی گردد، می‌توان با آن برخورد نمود و این مسائل را قبل از آن که به بحران و معضل تبدیل شود، حل و فصل کرد. ضمن آن‌که فرد متخلف نیز به مجازات برسد و این احساس در نزد دانش‌آموزان و اولیا آنان و نیز مردم به وجود نیاید که کسی یا مجموعه‌ای قصد لاپوشی و مسکوت گذاشتن مسائل را دارد. 3 – در مورد نحوه برخورد مجموعه مدیریت آموزش و پرورش قاین با این مسأله نیز پرسش‌های جدیدی وجود دارد که باید پاسخ‌های روشن و شفاف و قانع‌کننده ای بدان داده شود. بنا برآن‌چه که در سایت نسیم قاین -اولین سایت خبری که این رویداد تلخ را پوشش خبری داد- آمده است گویا در ابتدا حداقل برخی مسئولین آموزش و پرورش سعی در انکار یا تلاش در جهت عدم انعکاس این خبر و این امر به هر نحو ممکن داشته‌اند، که امیدواریم صحت نداشته باشد اگر چنین باشد، امری ناپسند و غیرقابل توجیه است. در کنار آن، واکنش مدیر آموزش و پرورش قاین که اعلام نموده است با این امر و معلم متخلف برخورد جدی و قاطع صورت خواهد گرفت؛ اگر چه اقدامی لازم و مثبت است، اما اولاً این امر از وظایف بدیهی وی است و ثانیاً مسأله مهم‌تر این است که باتوجه به این‌که رویداد تلخ در زیرمجموعه مدیریتی وی صورت گرفته است و مدیر مدرسه‌ای که این حادثه تلخ در آن روی داده است، توسط مدیر آموزش و پرورش منصوب شده است، آیا نباید وی نیز در این موضوع پاسخگو باشد، و یا مهم‌تر از آن، آیا نباید از جانب مدیر آموزش و پرورش بابت این اقدام، حداقل یک عذرخواهی رسمی و علنی از دانش‌آموزان، اولیا آنان و کلیه مردم صورت می‌گرفت. آیا تنها برخورد با معلم یا مدیر مدرسه برای التیام اثرات منفی و تلخ این واقعه ناگوار کافی است؟ آیا این امر نمی‌تواند این امر را به ذهن متبادر کند که این اقدامات یعنی برخورد با معلم و یا مدیر، جهت نفی مسئولیت مدیران رده بالاتر و نوعی فرار به جلو است؟ کافی است حادثه تلخ و اندوه‌بار چندی قبل برخورد دو قطار در سمنان را به یاد بیاوریم که به خاطر اشتباهات و قصور فردی روی داد، اما مدیرعامل راه‌آهن کشور به‌دلیل این امر از سمت خود استعفا داد. در مورد این رویداد تلخ در قاین استعفایی که ظاهراً در کار نیست، اما آیا انتظار یک عذرخواهی ساده اما علنی و اذعان به اشتباه و قبول مسئولیت در این امر از مدیر آموزش و پرورش شهرستان، توقع نابجایی است؟ جالب این‌که سایت آموزش و پرورش قاین که معمولاً تمامی رویدادهای مربوط به حوزه خویش را پوشش می‌دهد، با وجود بازتاب گسترده این رویداد در سطح کشوری و حتی فراتر از آن، در مقابل، سکوت کامل را در پیش گرفته است، خبر، مطلب و… درباره آن درج نکرده است! 4 – هیچ کسی قصد ندارد زحمات و نقش معلمان را منکر شود، اما ایجاد فضای احساسی و ایجاد هیاهوهای کاذب و سعی در رودرو قراردادن معلمان با رسانه‌های خبری نیز امری به شدت ناپسند و مذموم است. در کنار برخی توجیهات از سوی عده‌ای خاص که انعکاس این خبر را مایه آبروریزی برای شهرستان می‌دانند نیز غیرقابل توجیه است. زیرا اگر این‌گونه باشد، خبرنگاران جز تعریف و تمجید از مدیران و درج برخی خبرهای بی‌خاصیت و آبکی، کار دیگری نخواهند داشت. جالب این‌که بسیاری از افرادی که این سخن را بر زبان می‌آورند، وقتی خودشان با مشکل و معضلی روبرو می‌شوند از خبرنگاران توقع دارند که به رسالت خبری‌شان عمل کنند و مشکلات و مسائل را بی‌پروا پوشش دهند و نقد و نقادی کنند، اما وقتی این‌گونه مسائل روی می‌دهد، توقع دیگری دارند و پوشش خبری را مضر حال شهرستان و مردم می‌دانند! که مصداق کامل سیاسیت یک بام دو هوا است.
این مسائل که بدان اشاره شد این ذهنیت را ایجاد می‌کند که شاید برخی به دلایلی قصد دارند با سکوت و بدون آن‌که این مسأله به دقت مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد، با سکوت و ایجاد فضایی سنگین در مورد آن و عدم امکان پیگیری آن، آرام آرام به فراموشی سپرده شود.