بحران آب؛ چالش امسال صنایع معدنی
روزنامه همشهری در گزارشی در شماره مورخ 29 فروردین97 به قلم علی ابراهیمی چاپ کرده است که در آن به نقل از مهدی کرباسیان معاون وزیر صنعت و معدن و تجارت آورده است:« بحران آب، بهویژه در استانهای اصفهان، خوزستان، یزد، کرمان و مناطق شرقی و مرکزی، مشکل اصلی برای توسعه صنایع معدنی است. واقعیت آن است که امسال بحران کمبود آب، تأثیری به مراتب بیشتر از سایر موانع موجود در مسیر توسعه بخش معدن و صنایع معدنی خواهد داشت. بحران کمآبی در نشستهای اخیر دولت نیز بررسی شده و باید با اعلام واقعیتهای منابع آبی کشور بهطور صریح و شفاف به مردم، برای رفع آن چارهجویی و تدبیر شود. وی افزود: امسال کمبود آب، مشکل اصلی تولید در بخش معادن و صنایع معدنی است که باید تدابیری برای مصرف بهینه و تأمین آب موردنیاز این واحدها اتخاذ شود. رئیس هیأت عامل ایمیدرو، مقوله آب، صرفهجویی و مدیریت درست مصرف آن را بهعنوان چالش اساسی این بخش در سال 97 تلقی کرد و افزود: در حوزه صنایع معدنی و بهویژه در استانهایی مانند اصفهان، خوزستان، یزد، کرمان و مناطق شرقی و مرکزی کشور که مشکل کمبود آب دارند، باید به این موضوع توجه ویژهای شود.» همشهری در ادامه این گزارش آورده است:« واقعیت آن است که زنگ هشدار بحران آب این بار نه برای بخش شرب و کشاورزی بلکه برای مهمترین طرحهای صنعتی در بخش فولاد و صنایع مرتبط با آن، بهصدا درآمده و مسئولان نسبت به اتخاذ تدابیری برای چارهجویی در کاهش و مصرف بهینه آب تأکید میکنند. در ادامه این گزارش چنین آمده است که اوایل سال ٨٢ بود که موضوع راهاندازی طرحهای هشتگانه فولادی در ۸ منطقه کم برخوردار و محروم کشور، شامل طرح فولاد سپیددشت چهارمحالوبختیاری، فولاد نیریز در استان فارس، فولاد شادگان در استان خوزستان، فولاد میانه در استان آذربایجانشرقی، فولاد قاینات در استان خراسانجنوبی، فولاد سبزوار در استان خراسانرضوی، فولاد بافت در استان کرمان و طرح فولاد بافق در استان یزد با ظرفیت هر کدام ٨٠٠ هزار تن مطرح و با ادامه این روند در سال 85 این طرحها در مناطقی از کشور، یکی پس از دیگری آغاز شد؛ طرحهایی که در نهایت با پیشرفت فیزیکی بسیار کم و بعضاً بین ٢٠ تا ٣٠ درصد با پایان عمر دولت دهم به حال خود رها شد؛ گرچه این طرحها با آغاز بهکار دولت یازدهم و مددگرفتن از برخی منابع فاینانس خارجی (چینی) و اعتبارات تزریقشده داخلی طی مدت 4سال بهتدریج فعال و برخی از این پروژهها مانند فولاد سپیددشت، شادگان و… راهاندازی و برخی دیگر از این پروژهها مانند فولاد سپیددشت در استان چهارمحالوبختیاری امسال به بهرهبرداری میرسد. جدا از مباحث اقتصادی مطرح در مورد کم و کیف احداث و راهاندازی این طرحهای فولادی، موضوع تأمین آب موردنیاز برای اینگونه طرحها که از آببری بالایی برخوردار هستند، بهخصوص در استانهایی مانند یزد، خراسانجنوبی، کرمان و… اکنون به چالشی تبدیل شده که آینده تداوم اجرا و تولید محصولات فولادی در این طرحها را به چالش کشیده است.» بهنظر میرسد با این تفاسیر، بار دیگر گرهی جدید و اما و اگرهای دیگری در کار فولاد قاینات ایجاد شده است و نباید به بهرهبرداری از فولاد قاینات دلبست و به آن امیدوار بود.
***
فولاد قاینات در هزارتوی مشکلات/ عامل توسعه یا تنش
فولاد قاینات از ابتدای شروع بهکار و کلنگزنی آن که اکنون قریب به 12 سال از آن میگذرد، فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرده است و از همان ابتدا دچار حاشیههای بسیاری بوده است. از برخی مخالفتها با احداث آن در قاینات که آن را مخالف عدالت و برخلاف توسعه متوازن در استان قلمداد میکردند، تا اقدامات پارهای از سیاسیون شهرستان از هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا که در هر دوره زمانی، بنا بر اقتضائات و منافع شخصی، باندی و گروهی خویش، سنگاندازیهای پیدا و پنهانی را بر سر راه احداث آن با ایجاد تنشها و درگیریها و… انجام دادهاند که همه کم و بیش از آن آگاه هستیم. در کنار این همه اهمال و کوتاهیهایی که در دولت احمدینژاد در مورد احداث آن صورت گرفت و در زمانیکه درآمدهای نفتی افسانهای و هنگفت بود، برای تسریع در احداث آن و یا حداقل در بهرهبرداری از آن در موعد مقرر اهمال و کوتاهی صورت گرفت که باعث شد ضمن آنکه هزینههای ساخت آن که بهدلیل سیاستهای غلط اقتصادی دولت احمدینژاد که منجر به افزایش سرسامآور نرخ تورم و به تبع آن کالا و خدمات گردید و نیز به جهت تحریمهای ظالمانه، افزایش یابد به نحوی که عملاً احداث آن از توان دولت بهنوعی خارج گردد، بهخصوص که پس از آن نیز دولت روحانی که میراثدار این پروژهها بود، عملاً با کاهش و سقوط قیمت نفت، بودجه لازم را برای تکمیل این پروژه و دیگر پروژههای مشابه را نداشته است، اما این همه فقط امکان حاشیهسازی پیرامون آن برای آنانی که نانشان در ایجاد و دامنزدن به این حاشیهها بود، بیشتر فراهم کرد و در نتیجه نهتنها قاینات از مزایای فولاد بهرهمند نگردد، بلکه دچار برخی مشکلات و چالشهای ناخواسته و بغرنج نیز گردد. اما در مورد فولاد قاینات، سوای اینکه بالاخره سرانجام چه خواهد شد و به چه منتهی خواهد شد، این نکته قابل توجه است که در تمام این سالها علاوه بر اینکه مسائل و مشکلات روند احداث فولاد قاینات توان و انرژی بسیاری از شهرستان را مصروف خود کرد، همانگونه که ذکر شد، به عاملی برای درگیری و تنش در منطقه و شهرستان میان گروهها و افراد مختلف و حتی مردم تبدیل گردید. تا جایی که برخی از سیاسیون و جناحهای سیاسی منطقه تمام همت و توان خویش را فقط صرف این میکنند که نگذارند فولاد به بهرهبرداری برسد، مبادا که رقیب آنان این امر را بهنام خود تمام کند و آنان در این زمینه از رقبای خویش عقب بیفتند. امری که منوط به یک دوره و یا شخص و جناح و گروه خاصی هم نبوده است و در تمام طول این سالها، همه گروهها و افراد بهنوعی در آن دخیل بودهاند، اگرچه همواره سعی میکنند دیگری را در این زمینه متهم کرده و مقصر جلوه دهند، اما حقیقت چیز دیگری بوده است. با بررسی روند فراز و نشیبهایی که فولاد قاینات در این سالها طی کرده است، بهراحتی میتوانیم پی ببریم که چرا بسیاری دیگر از پروژههای عمرانی و زیرساختی، سالهاست که در قاینات به ثمر نمیرسد و هنوز اندرخم یک کوچه است.