موضوعات
پیوندها
جدیدترین
ظهور12

ظهور12

ظهور12


در گفتگو اختصاصی طنین قاینات با دکتر هروی مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور مطرح شد از بررسی علت قبول سمت جدید تا عملکرد 4 سال نمایندگی و بیان نگفته‌هایی از یک ائتلاف نافرجام هروی: دیدگاه من کاملاً روشن بوده است مستقل و اعتدال‌گرا هستم

di-087I در گفتگو اختصاصی طنین قاینات با دکتر هروی مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور مطرح شد از بررسی علت قبول سمت جدید تا عملکرد 4 سال نمایندگی و بیان نگفته‌هایی از یک ائتلاف نافرجام  هروی: دیدگاه من کاملاً روشن بوده است مستقل و اعتدال‌گرا هستم

نزدیک شش ماه پس از انتخابات مجلس دهم و نزدیک به سه ماه از پایان مجلس نهم، دکتر هروی این بار با انتصاب به‌عنوان مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور و سپس سفر به قاین و انجام برخی ملاقات‌ها ازجمله: ملاقات با امام جمعه قاین، آیت‌ا… اصفهانی و نیز حضور در جمع مردم و هوادارنش در مسجد جامع قاین و برخی دیدارهای دیگر خبرساز شد.

بی‌شک برای هواداران دولت، نیروهای تحول‌خواه و اعتدالی در قاینات، حضور دکتر هروی که به نوعی نماد جناح اعتدال و هواداران دولت به شمار می‌رود، در فضای فعلی سیاسی قاینات به خودی خود ارزشمند و روحیه‌بخش و حرکت‌آفرین است و برای آنان جهت فعالیت و حرکت و رقابت با دو قطب دیگر سیاسی منطقه که شامل اصولگرایان منتقد دولت و بخشی از نیروهای اصلاح‌طلب است، انرژی آفرین است. به‌خصوص که در ماه‌های اخیر و پس از انتخابات مجلس دهم رقابت‌های پیدا و پنهان سیاسی در قاینات با شدت و قدرت ادامه داشته است و برای جناح اعتدال و حامی دولت، این‌که دکتر هروی چه رویه‌ای را در پیش گیرد، بسیار حائز اهمیت بود. به‌خصوص که دو قطب دیگر، یعنی اصولگرایان منتقد دولت و بخشی از نیروهای اصلاح‌طلب در تداوم استمرار پیمان نانوشته و اتحادی نامرئی خویش که پیش از انتخابات نیز با یکدیگر داشتند، به روند تخطئه، تخریب و هجمه علیه هروی و به عبارتی جریان اعتدال و تحول‌خواهان قاینات ادامه دادند و در کنار، با تبلیغ فراوان مبنی بر این‌که دوران هروی تمام شده است و طرح مسائل دیگری از این دست، سعی در جذب هواداران وی به سمت اردوگاه خویش داشتند، زیرا از نظر این دو گروه، آرا هروی متعلق به آنان است که توسط هروی به یغما رفته است و بدین طریق سعی داشته و دارند با حذف هروی به‌زعم خویش، آرا به یغما رفته خویش را بازیابند. ضمن این‌که باید مدنظر داشت برای سران و بزرگان این دو جناح که سال‌ها در عرصه سیاسی- اجتماعی قاینات یکه‌تاز بودند و هر آن‌چه را می‌خواستند به‌نام اصولگرایی و اصلاح‌طلبی انجام می‌دادند و تمامی منتقدان خود را با انگ خائن، نفوذی و… از صحنه به در می‌کردند و سال‌ها با برپانمودن جنگ زرگری و با برپانمودن دعواهای بی‌حاصل و فرسایشی و بیهوده به‌نام آزادی‌خواهی و اصلاح‌طلبی و یا اصولگرایی و حفظ ارزش‌ها ضمن برهم زدن آرامش منطقه و جلوگیری از توسعه و پیشرفت منطقه به کسب منافع و تحکیم پایه‌های قدرت خویش می‌پرداختند، حذف هروی و یا بهتر بگوییم تفکری که وی نماد آن بود، امری لازم و ضروری است. از این رو است که می‌بینیم در هر فرصتی و به هر بهانه‌ای هروی را آماج حملات و تخریب‌های ناجوانمردانه خویش قرار می‌دهند.

بی‌شک انتخابات 7 اسفند را می‌توان نقطه عطف و تحول عظیم و بزرگی در تاریخ سیاسی- اجتماعی قاینات دانست، انتخاباتی که صف‌بندی‌های سیاسی در قاینات را به‌صورت بنیادین و اساسی تغییر داد و سوای نتیجه، صورت‌بندی جدیدی را در آرایش نیروهای سیاسی در منطقه به همگان نشان داد. بی‌شک هروی حتی اگر نخواهد یا نتواند که رهبری جریان اعتدالی و تحول‌خواه در قاینات را بر عهده گیرد، این جریان واقعیتی است که قابل حذف‌شدن نیست و قطعاً افراد دیگری هستند که مشتاقانه درصدد رهبری و هدایت این جریان در مسیر اهداف و آرزوها و آمال خویش باشند. اما قطعاً این‌که حداقل تا مدت‌ها بتوانند به جایگاه هروی در نزد هواداران این جناح دست یابند، امری بعید است و ثانیاً این‌که اصولاً توان هدایت و مدیریت این طیف گسترده از هواداران امری است که از دست هر کسی ساخته نیست.

پس از گذشت قریب به شش ماه از انتخابات پرماجرا و شگفت انگیز مجلس، هنوز مسائل و حاشیه‌های مربوط به این انتخابات در سطح جامعه و برای مردم و افکار عمومی جذابیت و اهمیت دارد. به‌خصوص بحث ائتلاف که دو جناح اصلاح‌طلب و هوادار دولت قرار بود انجام دهند و امروز منتقدان هروی او را متهم به خروج از این ائتلاف و کارشکنی علیه آن می‌کنند. امری که هروی تاکنون به‌صورت رسمی و علنی درباره آن سخن نگفته بود و واکنشی در قبال آن نشان نداده بود که البته از منظری اقدامی درست بود، زیرا با پرهیز از هیجان‌زدگی و تصمیمات احساسی هوشمندانه از واردشدن به بازی که رقیبان به‌خصوص برخی از مدعیان اصلاح‌طلبی برای سرپوش گذاشتن به برخی ندانم‌کاری، ناشی‌کاری وخیانت‌های خویش و البته مخفی‌نمودن بده و بستان‌های پنهان خویش با مخالفان دولت تدبیر و امید و جریان اصلاحات و اصولگرایان منتقد دولت، تدارک دیده بودند، خودداری کرد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگویی با دکتر هروی در مورد مسائلی که ذکر آن رفت، و برخی مسائل دیگر در مورد عملکرد 4 ساله هروی.

***

• آقای هروی شما بعد از انتخابات مجلس دهم در طی چند مصاحبه با برخی سایت‌های خبری گفته بودید بعد از پایان مجلس نهم به عرصه کار دانشگاهی و تحقیقاتی برمی‌گردید و گچ معلمی را در دست می‌گیرید، چه شد که باز به عرصه کار اجرایی بازگشتید؟

بعد از هر دوره سیاسی برخی باز کار سیاسی را ادامه می‌دهند اما من قصد داشتم که از عرصه کار سیاسی کنار بکشم و به فضای دانشگاهی و آموزش و پژوهش بازگردم. خواست قلبی من هم این بود که معلم باشم و به شأن معلمی هم افتخار می‌کنم و معتقدم بالاتر از هر شأن دیگری است. با وجود این، پیشنهادات عدیده‌ای به من از جاهای مختلف در قوه مجریه و مقننه شد که در مورد همگی سعی در نپذیرفتن آن‌ها را داشتم. اما در نهایت با اصرار برخی بزرگواران برای کمک به دولت و حمایت از دستاوردهای دولت تدبیر و امید و برای این‌که گوشه‌ای از کار را گرفته باشم و در این مقطع کوتاه و حساس به جهت کمک به دولت آقای روحانی، با اصرار معاون پارلمانی رئیس جمهور، در حوزه معاونت پارلمانی دولت مشغول به‌کار شدم.

• برخی از مخالفین و منتقدین‌تان شما را متهم می‌کنند که در فاصله زمانی 7 اسفند تا 7 خرداد  عملاً نمایندگی قاینات و زیرکوه و پیگیری و رسیدگی به اموررا رها کرده بودید و به‌دنبال امور شخصی خود بودید، آیا به واقع چنین بود؟

این صحبت کاملاً اشتباه و بی‌انصافی است. از روز بعد انتخابات پیگیر پروژه‌های مصوب و کارهای ناتمام بودم. من می‌توانستم برخی پروژه‌ها مانند زمین چمن را افتتاح کنم، اما خیلی دنبال افتتاح پروژه نبودم و پیگیر مسائلی هم‌چون راه‌آهن، مجتمع آبرسانی آهنگران و گازرسانی زیرکوه بودم. این را هم باید بگویم که ظلمی که به من شد این بود که بیان می‌شد حضور پررنگ من در روستاها نمایشی بوده است و این را آن‌قدر تبلیغ کردند که حتی برخی متدینین ما باور کردند که این حضورها تبلیغاتی است در حالی‌که این حرف‌ها بی‌تقوایی است. فرمانداران، مدیران و مردم روستاها شاهد هستند که از همان ابتدای نمایندگی، حضور من در روستاها پررنگ بود.

منتهی در دو سال اول دستمان خالی بود. در 2 سال آخر با همراهی دولت اعتبارات خوبی جذب شد و سبب شد تا قول هایی که در سفرها داده می‌شد یا برطرف‌کردن مشکلاتی که مردم مطرح می‌کردند، رنگ واقعیت به خود بگیرد و عملاً حضور در روستاها در کنار بررسی مشکلات با افتتاح پروژها همراه باشد. انجام گازرسانی به روستاها و انجام بیش از 200 کیلومتر گازرسانی، آن هم در مسیرهای فرعی، ایجاد مجتمع‌های آبرسانی و حتی وصل‌شدن عشایر به مجتمع آب‌رسانی، شعار نیست.

در انجام طرح‌های هادی روستاها روند انجام شده، غیرقابل مقایسه با گذشته است و به اندازه 20 سال قبل کار انجام شد. در کنار آن توسعه شبکه مواصلاتی روستاها یا توسعه شبکه بهداشت و درمان و افزایش رشته‌های دانشگاهی نیز تبلیغات نبود. برخی می‌گویند کاری نشد یا هر چه شد مربوط به گذشته بود، مثلاٌ در دانشگاه بزرگمهر که ایجاد آن افتخاری برای منطقه است این صحبت‌ها را مطرح می‌کنند.  اما این‌که یک دانشکده که رئیس آن توسط یکی از معاونین دانشگاه بیرجند انتخاب می‌شد تا این‌که به دانشگاهی مستقل تبدیل شود که رئیس آن با رأی شورای عالی انقلاب فرهنگی و حکم رئیس جمهور برگزیده شود و دارای ردیف بودجه مستقل ملی شده است، آیا این دو با هم یکی است و تغییر نیست؟ این‌که فضای آن در کوتاه‌مدت توسعه پیدا نکرده است، حمل بر عدم تغییر نیست.

اخذ مجوز بیمارستان دوم، اخذ و ایجاد رشته‌های متعدد کارشناسی ارشد و نیز دکتری شاید از منظر برخی قابل رؤیت نباشد، اما باید توجه داشت که این‌ها همه ریشه‌های توسعه شهرستان هستند و این ریشه‌ها آن‌قدر عمق پیدا کرده است که به آینده شیرین این روند توسعه امیدوار باشیم. به‌طور کلی کارهای خوبی انجام شد و تحول صورت گرفته غیرقابل انکار است. من چون خود را خادم و نوکر مردم می‌دانم، انتظار تشویق و سپاس و قدردانی نداشتم، اما این‌که برخی در قبال برخی واقعیت‌ها انکار را شیوه کار خودشان کنند و این‌ها را کتمان کنند، این مغرضانه است. کسانی که انصاف دارند، واقعیت‌ها و پیشرفت‌ها را می‌پذیرند، اما برخی غیرمنصفانه و مغرضانه و از سر تعمد، قصد ندیدن تحولات و واقعیت‌ها را دارند. حضور پررنگ من در مجلس در قالب ریاست فراکسیون‌های مختلف، ریاست گروه‌های دوستی و رئیس کمیته استقبال از شخصیت‌های بین‌المللی اگر نشانه نگاه فاخر به حوزه انتخابیه نیست، پس چه معنای دیگری دارد؟

• شما در ابتدای دوران نمایندگی خود قول‌هایی به مردم دادید اکنون با پایان این دوران چه‌قدر از عملکرد خود در برآورده‌کردن این قول‌ها راضی هستید؟

من معتقد بودم یکی از خسارت‌هایی که منطقه ما در گذشته دیده بود، این امر بود که در بحث توسعه آموزش عالی در سطحی که کل کشور رشد پیدا کرده بود، رشد نیافته بود و این سبب شده بود شهرستان خیلی به چشم نیاید. و این امر برایم محرز بود که یکی از نقایص جدی، مسأله فقدان توسعه آموزش عالی است. امروز توسعه این بخش یک نمود عینی است. به لطف خدا و کمک عوامل ملی و محلی توانستیم گام‌های بزرگی در بحث توسعه آموزش عالی برداریم. امروز دانشگاه بزرگمهر افتخاری است که بر پیشانی منطقه می‌درخشد.

روزگاری داشتن رشته‌های دکتری فقط یک آرزو بود، اما امروز شاهد حضور دانشجویان دکتری در منطقه هستیم. حضور دانشجویان غیربومی با توسعه بیش از پیش آموزش عالی، توسعه و پیشرفت و چرخه اقتصادی منطقه را نه امروز بلکه برای سال‌های آینده متحول می‌کند. البته باید بگویم برای اخذ مجوز دانشگاه علوم پزشکی پیگیری فراوانی شد، اما به دلیل حساسیت‌ها شدید در بحث‌های پزشکی و حساسیت و ظرافت بحث طبابت، با مخالفت‌های دستگاه‌های ذیربط روبرو شدیم و به‌رغم افزایش رشته‌های پزشکی که خود دستاوردی مهم است، اما آن‌چه مدنظر بود، به دست نیامد و توفیق مورد انتظار در حد تلاش را نداشتیم. از این‌رو معتقدم یکی از کارهایی که اصطلاحاً روی زمین مانده است، همین پیگیری دانشگاه علوم پزشکی است. توسعه آموزشکده و دانشکده فنی و حرفه‌ای و دانشکده جدید خواهران نیز بود، اما هنوز جای توسعه در این حوزه و نیز مجتمع صنعت آب و برق هست.

• فکر می‌کنید در سمت جدید چه‌قدر بتوانید به توسعه و تحول منطقه کمک کنید؟

هرکسی به منطقه خودش تعلق خاطر دارد و به همین خاطر و به دلیل اشرافی که به منطقه و مشکلات آن دارم، سعی می‌کنم در هر کجا که باشم به منطقه کمک کنم. در نظر بگیرید در بحث کمک به توسعه منطقه با پیگیری فراوان بحث 30 درصد سهمیه پزشکی خاص مناطق محروم که منطقه ما جزء آن‌ها است، تصویب شد و یک امتیاز منحصر به فرد و خاص و نفیس نصیب منطقه ما شد. این‌چنین قوانینی هم در سطح کلان و ملی و هم محلی تأثیرگذار و مهم است در این عرصه‌ها هم‌چنان می‌توان تلاش کرد.

• آقای هروی به موضع مهم و مناقشه‌انگیز ائتلاف انتخاباتی که هنوز پس از ماه‌ها محل بحث و جدل است و برخی مخالفان شما به شدت به‌خاطر آن شما را مورد تخطئه و تخریب قرار می‌دهند، می‌پردازیم، شما تاکنون کمتر به‌صورت رسمی در این‌باره اظهارنظر کرده‌اید، مخالفین، شما را به ترک ائتلاف به‌هم‌زدن اتحاد و انسجام و تک روی و مسائلی از این دست متهم کرده و شما را مقصر وضعیت پیش آمده در انتخابات اخیر مجلس معرفی می‌کنند. به‌طور کلی در مورد این ائتلاف و مسائل پیرامون، توضیحاتی که شفاف‌کننده مسائل باشد، دارید؟

در ابتدا باید بگویم صحبت از ائتلاف با صحبت از فرد، تفاوت دارد. من از همان ابتدا تمایل داشتم با نیروهای همسو با دولت تحت عنوان «حامیان دولت» حرکتی هماهنگ داشته و از تمام ظرفیت‌های طیف‌های همراه و همخوان استفاده کنیم. با همین تفکر در تمام جلسات گروه‌های همسو و حامی دولت و توسعه و تحول قاینات و کسانی که منادیان توسعه ظرفیت‌های منطقه بوده و از دولت حمایت می‌کردند، شرکت کردم و کمک هم کردم. هدف هم این بود که تصمیم‌گیر فرد نباشد، بلکه جریان و تفکر باشد، اما در این میان عده‌ای این حرکت را مصادره و احساس کرده و می‌گفتند که یک جریان، یعنی یک آقای خاص، این مطلوب نیست. این‌که جریان توسعه با برند یک فرد یا افراد خاص گره بخورد و معرفی شود، مطلوب نیست و من به شدت با این امر مخالفم. برند ما مردم پابرهنه منطقه و وظیفه ما کشف مشکلات منطقه و ارائه راهکار حل آن‌ها است. ما نباید ادعا داشته باشیم. مردم باید بر ما ادعا داشته باشند. متأسفانه در میانه راه افرادی احساس کردند محور و ستون فقرات کار هستند و تعیین تکلیف کرده و البته هنوز هم تعیین تکلیف می‌کنند و حتی اکنون هم نامه به سران بلند پایه و مسئولین عالی رتبه می‌نویسند که من را ناتوان و … معرفی کنند. این معنای دلسوزی برای مردم نیست.

این جریان شخصی است و این‌که اگر کسی را نمی‌خواهیم و یا دوست نداریم و نمی‌توانیم با وی همکاری کنیم، این به معنای رویارویی و تخریب وی نیست. این‌که پرچمی را بلند کنیم و بگوییم هر کسی با جریان ما نیست، ضد و مخالف ماست، این معنایش فقط خودخواهی است. اکنون شاهد هستیم برخی حتی در جراید محلی مطرح می‌کنند فلانی (منظور هروی) بویی از سیاست نبرده است و نه چپ و نه راست را می‌شناسد و آشفته بازار سیاسی را به‌وجود آورده است. متأسفم برای این افراد که خودشان در رشته‌های دیگری درس خوانده‌اند و برای من معلم تاریخ علوم سیاسی که 20 سال است مقولات تاریخ سیاست را درس می‌دهم، به‌صورتی خرده می‌گیرند که مبانی علم سیاست را نمی‌دانم! دیدگاه من کاملاً روشن بوده است: مستقل و اعتدال‌گرا.

علت همراهی من با دولت به دلیل وکیل‌الدوله بودن نیست، بلکه به این دلیل بود که نگاه اعتدالی دولت را همسو با خود دیدم. از این رو از دولت حمایت کردم. من به جریان سال 92 اعتقاد دارم، زیرا در تاریخ معاصر ایران اتفاق مهمی روی داد و دولتی بر مبنای اعتدال و استفاده از همه توانمندی‌ها شکل گرفت. حال نمی‌دانم چگونه برخی به خود جرأت می‌دهند من را متهم کنند که در مباحث سیاسی ناشناخته و ناتوان است و هم با چپ و هم با راست بازی می‌کند! در حالی که خود این آقایان در بحث اعلام مواضع دچار اشکال هستند. چپ و راست باید در خدمت مردم باشند. این‌که بعد از چندین سال وارد منطقه شدید و خواسته‌های مردم را مبتنی بر خواسته‌های جناحی خویش تبیین کنید، درست نیست. خواسته‌های مردم باید شیرازه حرکت‌های سیاسی منطقه باشد.

مردم ولی‌نعمت ما هستند، نه این‌که من و امثال من خود را ولی‌نعمت مردم بدانیم. در طی 4 سال نمایندگی نگاه من غیرجناحی بود و به‌دنبال منافع گروهی نبودم و نگاهی اعتدالی داشتم که امروز شاهد آن هستیم. نگاه اعتدالی جایگاه و قدرتی کسب کرده است، چطور به این معرفت دست پیدا نکردند؟ اصولگرایی تندروانه و اصلاح‌طلبی افراط‌گرایانه هیچ‌کدام اسباب خیر و برکت نبوده‌اند، لذا قرار بود در این ائتلاف سرفصل مشترک، اعتدال‌گرایی باشد نه اصلاح‌طلبی و نه اصولگرایی. منشأ حرکت‌های سیاسی باید از دل مردم و برای مردم و در جهت حصول به خواسته‌های مردم باشد. من در برخی جریانات سیاسی منطقه واقع‌بینی سیاسی را نمی‌بینم، گاه در رویکردهای خودشان گم شده‌اند و مردم را گم کرده‌اند و گاه آن‌قدر دچار حرف‌های کلیشه‌ای شده‌اند که فقط کلیشه‌ها را می‌بینند و برای‌شان کلیشه‌ها مهم است، نه مشکلات مردم. شعاردادن کار ساده‌ای است، در مقام عمل باید دید که چه باید کرد.

نگرش من مستقل با رویکرد اعتدالی است و هم‌چنان به حرکت‌های افراطی و تفریطی به‌صورت غیرقابل اعتماد نگاه می‌کنم و خیلی بدیهی است نتوانم با ظرفیت‌های جناحی کنار بیایم. در جلسات با برخی گروه‌ها قرار بود محوریت با بحث اعتدال و حمایت از دولت باشد، اما برخی حرکت را به سمت جناح‌گرایی تغییر مسیر دادند و انتظار داشتند که من همرنگ آنان شوم. اما من همیشه به این حرف ماهاتیر محمد تأکید می‌کنم که می‌گوید: «من منافع مردم را بر خواست مردم ترجیح می‌دهم.»

البته نکته ظریف در حوادث و مسائل مربوط به انتخابات وجود دارد که نباید فراموش کرد که تا زمانی که بحث تأیید صلاحیت و در واقع در مرحله اول که حوادثی رخ داد و عدم تأیید صلاحیت من اعلام شد، بعد از چند روز احساس کردم خیلی‌ها مصر هستند من در وضعیت عدم تأیید صلاحیت بمانم و مواضع خودشان را خیلی تند کردند و روی حضورم قلم کشیدند و این فکر را نزد خود کردند، که هروی در عرصه نیست و مجبور به حمایت از ماست. اما با تأیید صلاحیت من خیلی از معادلات آقایان به هم ریخت و باید از من حمایت می‌کردند، اما چون فضای چند هفته‌ای آن زمان، آنان را متقاعد کرده بود که نیازی به من ندارند و تأیید نمی‌شوم، عملاً حکم قطعی دادند و آشکارا طرح عبور از هروی را در دستور کارشان قرار دادند و حتی با تأیید صلاحیت من حاضر به تغییر معادلاتشان نشدند و مطرح کردند که باید رسماً از جناح ما حمایت کنید و چون من گفته بودم مستقل و اعتدالی هستم، آنان عملاً طرح عبور از هروی را ادامه دادند.

کاملاً مشخص بود هدف جامعی در کار نبود، بلکه فقط می‌خواستند به اهداف شخصی خودشان برسند. در بحث ائتلاف، شاهد باقی‌ماندن همه افراد در ائتلاف نبودیم، برخی افراد از حرکت‌ها صورت گرفته ناخرسند بودند و برخی حتی در هفته‌های آخر از قاینات خارج شدند. متأسفانه از جانب برخی مدعیان ائتلاف، ثبات بر عقیده و خردجمعی در تصمیم‌گیری که از شعارهای آغازین‌شان بود، حفظ نشد. کسانی که دست به قلم برمی‌دارند و من را تخریب می‌کنند، ظاهراً هدف مشترکی با جناح اصولگرای تندروی منطقه داشتند و این نگاه مشترک و حرکت هماهنگ خیلی‌ها را به شک می‌اندازد که از اشکال متفاوت این دو جناح یک تصمیم و هدف مشترک در پس پرده است؛ که البته شواهد و قرائن همین را می‌رساند.

من آن‌چه را که نشانه جاخالی‌کردن و عدول از مواضع و حرف‌ها و قول‌هایم باشد، انجام ندادم و هم‌چنان بر سر حرف‌های خود در 4 سال قبل، در مسیر راه در مجلس که در نطق‌هایم در مجلس بیان شد، هستم. من برای این‌که به ادامه نمایندگی خویش جامعه عمل بپوشانم، نتوانستم تحت هر عنوان و به هر شکلی با هر جماعتی ائتلاف کنم.