تحقیق و پژوهش: نجیبا… رجبی
شهر تاریخی قاین که قرنها دارالملک و پایتخت سرزمین پرآوازه قهستان و ولایت قاینات بوده، مرکز علما و اندیشمندان فراوانی بوده و یاقوت حموی (539-626ه.ق) در كتاب معجمالبلدان مينويسد: قاين بلد قريب منالطبس بين نيشابور و اصفهان و نسبتاليه خلقاً كثيراً من اهلم العلم والفقه (قاين شهري است نزديك به طبس بين نيشابور و اصفهان و خلق كثيري از دانشمندان و فقيهان به آن شهر نسبت داده شده است). آنچه مسلم میباشد، مدرسه علمیه جعفریه قاین از دوره صفویه جنب و جوش و رونق بيشتري داشته است.
مدرسه معرفت، اولین مدرسه قاین:
آموزش نوین، پس از سفر محمدابراهيم خان علم معروف به «شوكتالملك امیر قاینات» به تهران و ديدن مدرسه دارالفنون، که وی مشتاق شد تا مشابه آن را در ولایت قاینات راهاندازی نماید، آغاز شد. در آن تاریخ بهجز تهران، تبریز و معدود شهرهای بزرگ، دیگر شهرهای ایران، دارای آموزشگاه رسمی به سبک جدید نبود. او ابتدا اولين مدرسه شوكتيه را در سال 1286 هجري شمسي، در بیرجند ایجاد نمود.
دومین مدرسه شوکتیه در سال تحصیلی 1296 ـ 1295 هجري شمسي در قاين به سرپرستي و مديريت آقاي جمالالدين عقيلي بیناباج معروف به «نظامالعلما» در منزل مرحوم جان ميرزا كه از ابنيه قديمي و بالنسبه آبرومند آن زمان بود، ایجاد شد. ابتدا با تأسيس این مدرسه مخالفت ميشد و تعليمات آن را بين اطفال و معلمان شايسته نميدانستند و مردم با فرستادن بچههای خود به این مدرسه موافق نبودند. چون مردم نگران بودند که تأسیس مدرسه ممکن است با مسائل شرعی تعارضی داشته باشد، این موضوع اولیاء را مردد نمود و لذا در کمتر از یک سال فعالیت این مدرسه تعطیل شد. اهالی قاین به امیر شاکی شدند که مدرسه نميتواند توجه اولياء اطفال را جلب نمايد و لازم است براي متمايلساختن مردم مأموري فرستاده شود كه از عهده اين كار برآيد.
امیر قاینات برای بازگشایی مجدد مدرسه در سال تحصیلی 1297-1296 میرزا ذبیحا… ناصح را که قبلاً ریاست مدرسه شوکتیه بیرجند را بر عهده داشت و فردی باتجربه بود، برای مدتی به قاین اعزام نمود تا زمینه گشایش دوباره مدرسه را فراهم نماید.
ناصح پس از اقامت چند ماهه در قاین و رایزنی با علما و اطمینانبخشی، که مدرسه تعارضی با مسائل شرعی نخواهد داشت، موفق به افتتاح دوباره مدرسه شد. استاد ذبيحا… ناصح متولد روستاي چهكند شهرستان بيرجند و فارغالتحصیل مدرسه شوکتیه بود. ایشان در بیان خاطراتش در آمدن به قاین اينگونه مينويسد:
« درخواست مردم قاين و به ویژه محمد ولی میرزا نوربخش رئیس تلگراف، که ازجمله سادات قاین بود، امير و اطرافيان او را برآن داشت تا مأموري توانا و باسواد را براي پيشبردن و به دورانانداختن دبستان قاين اعزام دارد. بعد از مشورتهاي طولاني قرعه مأموريت قاين بهنام من بيرون آمد و گفتند: سه ماهه به قاين برو و دبستان را داير كن و يك نفر از اهالي را براي آموزگاري آماده كن هر وقت مدرسه بهخوبي داير شد، به بيرجند برخواهي گشت. علماي قاين پدرم را ميشناختند، اما براي سنجش میزان معلوماتم در همان جلسه اول كتاب اخلاق ناصري را به دستم دادند كه بخوانم. نام اخلاق ناصري را شنيده بودم اما خود كتاب را نديده بودم. بدون سابقه به خواندن كتاب پرداختم و مورد تحسين حضار واقع شدم. يك نفر از طلاب فاضل قاين را به آموزگاري ترغيب نمودم. معلومات عربي و ادبي آن شخص كه شيخ محمد «اديب» نام داشت از من زيادتر بود، در مدت 4 ماه يك دوره حساب و مقدمات جغرافيا و تاريخ را به او آموختم. در این موقع محمد صاحب جمع نایبالحکومه قاین بود. موقعي كه قاين بودم، آقاي سيد محمد فرزان كه در سالهاي تحصيل با من همكلاسي و همدرس بود بهجاي من در بيرجند خدمت ميكرد.
استاد محمد اديب، در سال 1275 هجري شمسي در قاين متولد شد. باتوجه به علاقه و استعداد زيادي كه داشت نزد اساتيد آن زمان به فراگيري علوم پرداخت. از هوش و فهم بسيار بالايي برخوردار بود. از فضلا و علماي عصر خويش به شمار ميآمد. درجه اجتهاد داشت و با ديگر علماي شهرهاي همجوار مكاتبات فراوان داشت. ایشان علاوه بر علوم فارسي به زبان عربي تسلط كامل داشت و در نوشتن انواع خط از مهارت بسزايي برخوردار بود. با وجود سفارشات مكرر مقامات بالا، خدمت به زادگاهش را بر مقام بالاتر و جاي ديگر ترجيح داد.
در یکی از روزها استاد فرزان كه خود شخصیت علمی بود، باتفاق بازرسی از تهران وارد يکي از کلاسهاي مدرسه قاین شدند و از يکي از شاگردان خواستند تا شعري بخواند. آقاي فرزان از آقاي اديب خواستند که درباره آن توضيح دهند. پس از اظهارات آقاي اديب، بازرس ميگويد: شما بايد در شهرهاي بزرگ و در دانشکده ادبيات و الهيات تدريس ميکرديد. آقاي فرزان ميفرمايد: «آقاي اديب، از قاين بيرون نميروند والا شهره آفاق ميشدند».
تأسيس مدرسه معرفت را باید يكي از اقدامات مفید در شهر قاین دانست. چون فارغالتحصيلان اين مدرسه مشاغل دولتي را احراز كردند و در شمار مقامات مهم منطقه درآمدند، همین عاملي شد تا مردم در تحصيل تشويق شوند و عده شاگردان فزوني يابد و دانشمندان و علماي بزرگي از آن برخاستند و پيشرفت و توسعه منطقه مديون آن ميباشد. اولين شاگردان اين مدارس همان افرادي بودند كه بعداً شغل معلمي را برگزيدند و از پيشكسوتان فرهنگي شدند و در امر تعليم و تربيت منطقه نقش بهسزايي ايفا نمودند. فارغالتحصيلان مدارس كه در ادارات دولتي بهكار گرفته شدند، مردم را به صرافت تحصيل انداخت و عده شاگردان فزوني گرفت.
کارکنان این مدرسه در آغاز مدرسه شیخ محمد ادیب بهعنوان مدیر و معلم، میرزا محمدحسن ارجمند بهعنوان ناظم و معلم و میرزا سعید خان و جمالالدین عقیلی بیناباج بهعنوان معلم از اولین پرسنل این مدرسه بودند. استاد ادیب در سال 1316 از طرف وزارت اوقاف و صنايع مستظرفه آن زمان به دريافت مدال درجه 2 علمي نايل گرديد. از ايشان دو جلد كتاب نفيس و بسيار خوش خط به يادگار مانده است.
استاد اديب که در راه اعتلاي فرهنگ قاينات تمام زندگي خويش را فدا كرده بود، سرانجام در سال 1339 جهت معالجه به مشهد عزيمت و در همان جا به ديار حق شتافت و در حرم مطهررضوي به خاک سپرده شد.
مکان مدرسه:
مدرسه قاین، بهنام مدرسه معرفت نامگذاری شد و مکان این مدرسه همانگونه که بیان گردید، ابتدا در منزل مرحوم جان ميرزا که از بناهای آبرومند آن زمان بود، شکل گرفت.
مدرسه سال به سال توسعه یافت و تشکیلات وسیعتری به خود گرفت. مدرسه معرفت در سال 1311 به منزل شخصي امير قاين كه عمارت نمونه شهر قاین بود، انتقال يافت و پس از 4 سال به عمارت اهدايي آقاي محمدتقي نوربخش منتقل گرديد.
در سال 1317 آقايان محمد صاحب جمع نايبالحكومه قاين، مدرسي رئيس ماليه، محمد ولي ميرزا رئيس تلگراف، سيدمصطفي شريعتي و نظامالعلمای دشت بیاضی اقدام به ساخت اولين ساختمان مدرسه در زمینی که قبلاً به دستور رضا شاه مدرسه علمیه در آنجا تخريب شده بود، احداث کردند. این مدرسه بعد از دولتیشدن مدارس به دبستان پهلوی نامگذاری شد.
آمار دانشآموزان در سال 1306 به 74 نفر رسید. این مدرسه که از بدو تأسیس تا سال 1307 شمسی چهار کلاسه بود. به تدریج که عده دانشآموزان افزایش یافت با موافقت اداره معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه وقت، مدرسه از 4 به 6 كلاسه ارتقاء یافت. با فارغالتحصیلشدن افراد و بهکارگیری آنها در مشاغل دولتی استقبال از مدرسه فزونی یافت.
مقررات عمومی مدرسه معرفت:
– اولين شاگردان مدرسه معرفت چون شناسنامه نداشتند و فاقد نام و نام خانوادگی بودند، برای شناسایی بهتر در دفتر احصائيه (دفتر آمار) مدرسه و دفتر کلاس، بعد از اسم دانشآموز، نام پدرش هم نوشته میشد و چون سن آنها هم نامشخص بود، تیپ دانشآموزان هر کلاس بسیار متفاوت بود.
– روزهای پنجشنبه مجالس سخنرانی در مدرسه برقرار بود و دانشآموزان گاه با والدین خود در محوطه مدرسه جمع میشدند و سخنرانان به موضوعات مختلف میپرداختند.
– در آن زمان اگر معلمی تشخيص ميداد که پايه علمي دانشآموزي ضعيف است، به دانشآموز دستور ميداد که بايد در کلاس پايينتر درس بخواند.
– شاگردان برای رفتن به کلاس باید صف میبستند و شاگردان هر کلاس به راهنمایی مبصر به سرکلاس میرفتند.
– بچهها به هنگام خروج از مدرسه ظهر و عصر هم با صف در مسیرهای مشخص به منزل میرفتند.
– بعدازظهرها قبل از رفتن به کلاس، اول نماز جماعت میخواندند و یکی از معلمین پیش نماز میشد.
– از طرف موقوفات به شاگردان بیبضاعت کمک میشد. به افراد نیازمند سالی دو دست لباس زمستانی و تابستانی رایگان به همراه مقدار کمی گندم و پول نقد داده میشد.
– مدت زمان برگزاری هر ساعت درسی یک ساعت کامل (60 دقیقه بود).
– محصلین مدارس نه تنها در محیط مدرسه بلکه در کوچه و بازار و حتی در منزل هم رفتار و گفتارشان کنترل میشد.
امتحانات نهایی:
سقف تحصیلات مدرسه معرفت کلاس ششم بود. در سال 1300 ه.ش طبق دستور باید امتحانات برگزار میشد تا به شاگردان گواهینامه تحصیلات داده شود. دانشآموزان در سال ششم باید در دو مرحله در امتحانات نهایی بهصورت شفاهی و کتبی شرکت میکردند. مرحله امتحانات شفاهی در قاین برگزار میشد و تمام دروس را باید دانشآموزان در حضور رؤساي ادارات و اولياي دانشآموزان امتحان میدادند و در حضور تمام مدعوین از دروس دفاعيه ميدادند. افرادی که از امتحانات شفاهی قبول میشدند، جهت آزمون کتبی به بیرجند معرفی میشدند. آنها که نمرات قبولی میگرفتند، موفق به دريافت گواهينامه شده و فارغالتحصيل گردیده و از مزایای قانونی این مدرک بهرهمند میشدند. سال اول امتحان نهایی مدرسه 5 نفر داوطلب امتحان نهايي به بيرجند معرفي كه هر پنج نفر در امتحانات کتبی قبول و فارغالتحصیل شدند.
حقوق کارکنان مدرسه معرفت:
حقوق معلمان از عايدات اوقافی و بهصورت نقدي بود. رئيس فرهنگ در پايان هر ماه حقوق هر یک از معلمان را در دستمالي میپيچيد و با خود به مدرسه ميبرد و همانجا نقداً پرداخت ميکرد.
لازم به یادآوریست که علاوه بر حقوق به هر یک از کارکنان مدرسه سالی سه خروار گندم هم داده میشد.
کتابهای درسی:
دانشآموزان در بدو ورود به مدرسه چند ماهی «چهل درس» را میخواندند. چهل درس، درباره حروف الفباء بود که دو سه ماه به درازا میکشید. بعد کتاب « نخستنامه» تدریس میشد. اخلاق ناصری و «صددرس» که صد پند و درس اخلاقی بود در دو سه سال اول مدرسه تدریس میشد.
در برنامه هفتگی مدارس معمولاً دروس ریاضی در ساعات اول و دوم قرار داشت و دروس نوشتنی هم پشت سرهم نبود. دروس تاریخ و جغرافیا هم در یک روز تدریس نمیشد. علمالاشیاء و رسم نیز در برنامه هفتگی مدارس وجود داشت.
در متوسطه کتابهای قرائت فارسی شامل: (تاریخ وصاف، کلیله و دمنه)، عربی، فقه، هیات، منطق و بدیع، تاریخ طبیعی، فیزیک و شیمی، جبر و هندسه، تاریخ ملل قدیمه تدریس میشد. تا سال 1301 آموزش زبان فرانسه و بعد از آن زبان انگلیسی جای فرانسه را در متوسطه گرفت.
برنامههای درسی:
برنامههای درسی این مدارس برخلاف مکتبخانهها، براساس ویژگیهای دانشآموزان تدوین میشد.
برنامههای تشویقی و تقویت بنیه علمی دانشآموزان:
-1 براي تشويق دانشآموزان به تعدادی از شاگردان روزی نیم من گندم (هر نفر ماهيانه 15 من معادل 26 کیلو گندم) و روزي پنج شاهي پول خوروش و سالي دو دست لباس و دو جفت كفش به رايگان پرداخت ميشد و كتاب اكثر شاگردان غيرمؤظف را مدرسه تهيه ميكرد.
-2 سخنرانیهای علمی توسط معلمان در زمینههای مختلف برای تمام دانشآموزان.
-3 تشویق دانشآموزان به خرید کتابهای تقویتی.
-4 برگزاری کلاسهای طرز گفتار و معاشرت برای شاگردان در زمان بیکاری در مدرسه.
راپرتهای مدارس:
براساس مقررات، مديران مدارس مؤظف بودند هر 15 روز يك راپرت به اداره معارف گزارش دهند كه بهعنوان نمونه به يك مورد از آن اشاره ميشود:
راپرت دبستان آبیز به تاريخ 21 خرداد 1309 هجری شمسی
مقام محترم جليله معارف و اوقاف قاينات دامت بركاتها
با كمال ادب عقبه مرقوم محترم 405 معروض اينكه روز 24 برج جاري دو ساعت از امتحانات كتبي مدرسه شروع و نيم ساعت به ظهر امتحانات كتبي خاتمه و صبح 25 نيز مانند روز گذشته مجلس امتحان منعقد گرديده، قرآن و شرعيات و فارسي از كلاس 2 و شرعيات و فارسي از كلاس 1 امتحان شد. حضار متفرق گرديدند و صبح 26 تتمه دروس شاگردان امتحان شد، در خاتمه يكي از شاگردان خطبه مبني بر فوايد مدارس ايراد و بلافاصله همگي سرودي خواندند. سپس خود چاكر در جلو صف شاگردان ايستاد، مختصر نطقي مؤيد خطبه و سرود شاگردان ايراد كرده، با تشكر از اولياء محترم معارف و امتنان از آقايان حضار مجلس امتحان منتهي ساختم؛ مدير دبستان آبيز
معلمين مدارس شوکتیه در آن زمان بايد فاصله دهها كيلومتر با زحمات زياد و نبود وسيله نقليه با استفاده از اسب و الاغ و دوچرخه با حقوق اندك و محروم از امكانات در مناطق مرزي و دور دست خدمت میکردند.