جواد رزوینی
پروژههای نیمهتمام در قاینات که عمر برخی از آنها کمکم به دو دهه میرسد و چشمانداز روشنی هم برای بهرهبرداری از آنها متصور نیست، هر از چندگاهی درصدر اخبار رسانهها و شبکههای مجازی قاینات قرار میگیرد.
نکته قابل توجه در این میان، این است که ناتمامماندن این پروژهها برای برخی افراد و جریانها در قاینات منافعی را دربردارد، به گونهای که بر خلاف مواضع ظاهری برخی، آنان از عدم بهرهبرداری از این پروژهها خشنودتر هستند. این افراد در هر دوره و مقطع زمانی، سعی دارند تا از نمد پروژههای نیمهتمام برای خود کلاهی ببافند. در دورهای به بهانه اخذ مجوز، کلنگزنی و… مردم را دلخوش میکنند و در دورهای نیز با وعده پیگیری و افتتاح قریبالوقع پروژه، هر روز وعده جدیدی به مردم میدهند و با آن، مردم را سرگرم یا بهتر بگوییم فریب میدهند. البته زمانی نیز که خود بر مسند امور نیستند، از ناتمامماندن این پروژهها که حاصل عدم مدیریت و بیکفایتی خود آنان است، ابزاری برای تخریب و تخطئه مدیران و مسئولین مخالف خویش میسازند. نکته جالب اینکه در تبلیغات و اقدامات آنان، بنا بر مقتضیات سیاسی و اینکه چه کسی مدیر باشد و در چه جبهه سیاسی قرار داشته باشد، مقصرین و عوامل عدم اجرای هر پروژه تغییر پیدا میکند! در دورهای در قاینات، شاهد بودیم به بهانه هر طرح و پروژهای، نماینده وقت هدف حمله و انتقادات قرار میگرفت که چرا فلان پروژه را پیگیری نکرد یا به ثمر نرساند و… اما به محض تغییر نماینده اینبار به جای نماینده، مدیران ناهمسو و بهطور کلی، مجموعه دولت آماج انتقادات قرار میگیرد و از آنان، به ثمررسیدن پروژهها طلب میشود! رویهای که مصداق کامل سیاست یک بام و دوهوا است.
از سوی دیگر آنچه در مورد پروژههای ناتمام جلب توجه میکند، این نکته است که برخی پروژهها در دورهای شروع شده است، اما مدیر و نمایندهای که آن پروژه را آغاز کرده است، به هردلیل پس از مدتی کنار میرود و مسئول بعدی به هردلیل نمیخواهد و یا نمیتواند پروژهای را پیگیری و یا به سرانجام برساند، در این موارد هم ناتمامماندن پروژهها وسیلهای برای تخریب توسط عدهای خاص میشود. بهطورکلی باید گفت ناتمامماندن برخی پروژهها در قاینات برای عدهای نهتنها ناگوار نیست، بلکه بسیار سودمند و حتی لازم و حیاتی است، تا بتوانند از این طریق به اهداف و اغراض عمدتاً سیاسی خود دست یابند.