کاسپارف شطرنجباز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت!! همه تعجب کردند و علت را جویا شدند؛ او گفت: اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشهای که در سر داشت بودم؛ گاهی بهخیال خود نقشهاش را خوانده و حرکت بعدی را پیشبینی میکردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم … آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهرههای خودم را گم کردم؛ بعد که مات شدم فهمیدم حرکتهای او از سر بیمهارتی بود!! بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. «تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیدهایم و نقشه کشیدهایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم….. و میبازیم!!!»
***
یکی از قهرمانان مشهور گلف جهان، وقتی در یک مسابقه پیروز شد، زنی به سویش دوید و گفت: بچهام مریض است، به من کمک کن و گرنه خواهد مرد. او بلافاصله همه پولی را که برنده شده بود به آن زن داد، هفته بعد، یکی از مقامات ورزش گلف با او تماس گرفت و گفت: خبر بدی برایت دارم. آن زن کلاهبردار بوده و اصلاً ازدواج نکرده بوده که بچهای داشته باشد. قهرمان مشهور گلف در پاسخ گفت: این که خبر خوبی است، یعنی بچهای مریض نبوده که در حال مرگ باشد، خدا را شکر. مدل ذهنی انسانهای بزرگ و موفق این گونه است.